گنجور

شمارهٔ ۲۱

یکی شعر سلمان زمن بنده خواست
که در دفترم زآن سخن هیچ نیست
بدو گفتم آن گفته های چو آب
کز آن سان دری در عدن هیچ نیست
من از بهر تو مینوشتم و لیک
سخنهای او پیش من هیچ نیست

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یکی شعر سلمان زمن بنده خواست
که در دفترم زآن سخن هیچ نیست
هوش مصنوعی: یک نفر از سلمان خواسته که شعری از او را برایش بنویسد، اما او در دفترش چیزی درباره آن شعر پیدا نکرده است.
بدو گفتم آن گفته های چو آب
کز آن سان دری در عدن هیچ نیست
هوش مصنوعی: به او گفتم که آن گفته‌ها مانند آبی هستند که به هیچ در ورودی به بهشت نمی‌رسند.
من از بهر تو مینوشتم و لیک
سخنهای او پیش من هیچ نیست
هوش مصنوعی: من به خاطر تو می‌نوشتم، اما حرف‌های او برای من هیچ ارزشی ندارد.