شمارهٔ ۹۸۶
بچشم جان چو چراغی که در میان ز جاجی
ز عشق آب حیاتی ز عقل ملح اجاجی
درین مرقع اگر چون کلاه صاحب ترکی
ز قالب ارچه شوی دور بر سر همه تاجی
اگر به شیوه منصور دم زنی ز اناالحق
یقین شود دم آخر که چند مرده حلاجی
بعلم و عقل فرو ماندی از همه عجب است این
که فیل داری و اسب و پیاده چون شه عاجی
مگر دماغ تو صوفی به بانگ چنگ شود تر
که از قدح نکشیدی عظیم خشک مزاجی
درون دل بفروز ای خیال دوست که ما را
هزار درد اگرت هست ازو کمال مخور غمی
درین سراچه تیره تو نور بخش سراجی
چو درد دوست بود قابل هزار علاجی
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بچشم جان چو چراغی که در میان ز جاجی
ز عشق آب حیاتی ز عقل ملح اجاجی
هوش مصنوعی: چشمانم مانند چراغی است که در دل شب میدرخشد و از عشق سرچشمه میگیرد. این عشق به من زندگی و روشنی میبخشد، همانطور که عقل و فکر نیز در زندگی مهم و ضروری هستند.
درین مرقع اگر چون کلاه صاحب ترکی
ز قالب ارچه شوی دور بر سر همه تاجی
هوش مصنوعی: اگرچه در این مجموعه، مثل کلاهی که بر سر صاحب خود قرار دارد، اگر هم از قالب خود خارج شوی، باز هم بر روی سر همه تاجی خواهی داشت.
اگر به شیوه منصور دم زنی ز اناالحق
یقین شود دم آخر که چند مرده حلاجی
هوش مصنوعی: اگر با صدای بلند و شجاعانه از حقیقت سخن بگویی، در آخرین لحظات متوجه خواهی شد که چه تعداد از افراد واقعی و شجاع هستند و چه کسانی تنها شعار میدهند.
بعلم و عقل فرو ماندی از همه عجب است این
که فیل داری و اسب و پیاده چون شه عاجی
هوش مصنوعی: با علم و دانش و عقل، از همه یا چیزی دیگر عقب ماندهای. این شگفتانگیز است که تو هم فیل داری، هم اسب، و هم سوارکاری چون شاهزادهای که عاج دارد.
مگر دماغ تو صوفی به بانگ چنگ شود تر
که از قدح نکشیدی عظیم خشک مزاجی
هوش مصنوعی: آیا ممکن است صدای چنگ تو باعث شود که عواطف و احساسات عمیقتری را تجربه کنی، در حالی که تاکنون از شراب استفاده نکردهای و این به معنای بیاحساسی توست؟
درون دل بفروز ای خیال دوست که ما را
هزار درد اگرت هست ازو کمال مخور غمی
هوش مصنوعی: در دل خود شعلهای برپا کن ای خیال محبوب، زیرا ما اگر هزار درد نیز داریم، از کمال وجود تو نگران نباش.
درین سراچه تیره تو نور بخش سراجی
چو درد دوست بود قابل هزار علاجی
هوش مصنوعی: در این خانه تاریک، تو همچون چراغی به روشنی میافزایی؛ زیرا درد عشق دوست، قابل هزار درمان است.