گنجور

شمارهٔ ۹۸۲

باز دست از جانفشانان بر فشاندی
داد بیدادی ز مظلومان ستاندی
رفتی و آن عارض چون آب و آتش
یاد گارم در دل و در دیده ماندی
بر تو گفتی سوره ای خوانم چو میری
مردم و الحمدالله هم نخواندی
داشتی در سر که خونم ریزی از چشم
کامت این بود از دلم این نیز راندی
جای ده اشک مرا بر خاک آن در
کز پی این وعده بسیارش دواندی
می رسد بر آسمان دود دل من
قصه سوزم بدین غایت رساندی
پیش خود بنشان کمال او را ازین پس
غم مخور از سوختن آتش نشاندی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز دست از جانفشانان بر فشاندی
داد بیدادی ز مظلومان ستاندی
هوش مصنوعی: شما بار دیگر دست از جانفشانان برداشتید و به ظلم و ستم ادامه دادید که حق مظلومان را نادیده گرفتید.
رفتی و آن عارض چون آب و آتش
یاد گارم در دل و در دیده ماندی
هوش مصنوعی: تو رفتی و آن چهره‌ات، مانند آب و آتش، در دل و در چشم من باقی ماند.
بر تو گفتی سوره ای خوانم چو میری
مردم و الحمدالله هم نخواندی
هوش مصنوعی: به تو گفتم که چون می‌روی، سوره‌ای برایت بخوانم، ولی تو نه تنها رفتی، بلکه الحمدلله حتی سوره‌ای هم نخواندی.
داشتی در سر که خونم ریزی از چشم
کامت این بود از دلم این نیز راندی
هوش مصنوعی: تو در دل خود خواهان این بودی که من از چشمانت اشک بریزم، اما با این حال، از دل من نیز دور شدی.
جای ده اشک مرا بر خاک آن در
کز پی این وعده بسیارش دواندی
هوش مصنوعی: اشک‌های مرا بر زمین آن در بگذار، زیرا برای رسیدن به وعده‌ات بارها و بارها تلاش کرده‌ام.
می رسد بر آسمان دود دل من
قصه سوزم بدین غایت رساندی
هوش مصنوعی: دل من به شدت دچار درد و غم است و این احساسات عمیق به آسمان می‌رسند، به اندازه‌ای که بیان این داستان سوزناک برایم دشوار شده است.
پیش خود بنشان کمال او را ازین پس
غم مخور از سوختن آتش نشاندی
هوش مصنوعی: خودت را آماده کن تا ویژگی‌های کامل او را ببینی و از این به بعد دیگر نگران سوختن آتش نباش.