گنجور

شمارهٔ ۹۸۱

باز بگذشتی بر آن زلفه ای نسیم مشکبوی
در شب تاریک چون رفتی برآن راه چو موی
گفتمش بر لوح رخسار تو بی معنیست خط
گفت خط خالی ز معنی نیست بی معنی مگوی
گرچه رقت آن عارض چون آب باز از جوی چشم
چشم آن دارم که آب رفته باز آید بجوی
گو مثر شبنم عذار لاله و رخسار گل
تا به تو کمتر فروشد حسن هر ناشنه روی
ا گر بجوئی در زکات حسن مسکینتر کسی
چون دل من از همه مسکینتر است او را بجوی
من به بازی زلف او بشکستم و زلفش دلم
بشکند آری به بازی اینچنین چوگان و گوی
خون ما آن غمزه می‌ریزد به زلف و رخ کمال
عاشقان را ناز و شیوه می‌کشد نه رنگ روی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز بگذشتی بر آن زلفه ای نسیم مشکبوی
در شب تاریک چون رفتی برآن راه چو موی
هوش مصنوعی: نسیم خوشبویی مانند عطر مشکی به زلف‌های تو بازمی‌گردد و در شب تاریک، وقتی که تو در آن مسیر زیبا و لطیف حرکت می‌کنی، همچون موهایی نرم و شیلن به نظرت می‌آید.
گفتمش بر لوح رخسار تو بی معنیست خط
گفت خط خالی ز معنی نیست بی معنی مگوی
هوش مصنوعی: به او گفتم که نوشته بر چهره‌ات بی‌معناست، اما او پاسخ داد که نوشته خالی از معنا نیست. پس بی‌معنا سخن مگو.
گرچه رقت آن عارض چون آب باز از جوی چشم
چشم آن دارم که آب رفته باز آید بجوی
هوش مصنوعی: اگرچه زیبایی چهره‌ات همچون آبی است که از جوی جاری می‌شود، اما من همچنان چشمی دارم که منتظر است آن آب دوباره به جوی برگردد.
گو مثر شبنم عذار لاله و رخسار گل
تا به تو کمتر فروشد حسن هر ناشنه روی
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی های کم نظیر لاله و گل، بگو که زیبایی آنها به پاهای تو کمتر می‌فروشد.
ا گر بجوئی در زکات حسن مسکینتر کسی
چون دل من از همه مسکینتر است او را بجوی
هوش مصنوعی: اگر به دنبال زکات و خیرات هستی، بدانی که کسی مانند دل من که از همه مسکین‌تر است، وجود ندارد. او را جستجو کن.
من به بازی زلف او بشکستم و زلفش دلم
بشکند آری به بازی اینچنین چوگان و گوی
هوش مصنوعی: من در بازی زلف او شکست خوردم و زلفش دل مرا هم خواهد شکست. آری، در این چنین بازی مانند چوگان و گوی، همه چیز در حال چرخش است.
خون ما آن غمزه می‌ریزد به زلف و رخ کمال
عاشقان را ناز و شیوه می‌کشد نه رنگ روی
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذبه‌ی چشمان معشوق اشاره دارد که باعث می‌شود عشق و اشتیاق در دل عاشقان به وجود بیاید. معشوق با ناز و فریبایی خود بر قلب‌های عاشقان تأثیر می‌گذارد و زیبایی‌اش به قدری شدید است که بر روی آن‌ها اثر می‌گذارد. در واقع، غمزه و نگاهی که از طرف معشوق به سوی عاشق پرتاب می‌شود، همچون خون در رگ‌ها در دل و روح عاشق جاری می‌گردد و عاشق را متحیر و مجذوب می‌کند.

حاشیه ها

1399/08/12 19:11
Seyed Tabibi

در مصرع چهرم دو تا کلمه : مثر در بیت اول و ناسنه در بیت دوم هیچ معنلیی نمی دهند ولی ار اصلش اطلاعی ندارم.
در آخرین بیت در مصرع دوم "رویه" درست نبوده و بنا بر قوافی ابیات دیگر باید "روی" باشد.