گنجور

شمارهٔ ۹۶۷

ای آیت حسن از رخ خوب تو مثالی
از رنگ رخت دفتر گل نقش خیالی
خوبان جهان حسن دل افروز و ملاحت
دارند و لیکن نه چنین حسن و جمالی
عودیست دل سوخته بر باد وصالت
کز آتش هجران تو اش نیست ملالی
با آنکه بود آتش لعل تو جگر سوز
هرگز نبود خوشتر ازو آب زلالی
عمریست که بر باد هوا می گذرانیم
زیرا که نباشد ز تو امید وصالی
باری به کمال از سر رحمت نظری کن
امروز که حسن تو گرفتست جمالی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای آیت حسن از رخ خوب تو مثالی
از رنگ رخت دفتر گل نقش خیالی
هوش مصنوعی: ای نشانه زیبایی، از چهره نیکویت، مانند رنگ رخسارت، دفتر گل را به تصاویر خیالی درآورده‌ای.
خوبان جهان حسن دل افروز و ملاحت
دارند و لیکن نه چنین حسن و جمالی
هوش مصنوعی: زیبایی‌های دنیا، دل‌ها را روشن می‌سازند و جذابیت دارند، اما هیچ‌کدام به این اندازه زیبا و دل‌انگیز نیستند.
عودیست دل سوخته بر باد وصالت
کز آتش هجران تو اش نیست ملالی
هوش مصنوعی: دل سوخته‌ای دارم که با یاد تو در تب و تاب است و از آتش جدایی‌ات هیچ ناراحتی ندارد.
با آنکه بود آتش لعل تو جگر سوز
هرگز نبود خوشتر ازو آب زلالی
هوش مصنوعی: با وجود اینکه آتش لعل تو بسیار سوزان و دردآور است، اما هیچ چیز شیرین‌تر و خوشایندتر از آب زلال و خنک نیست.
عمریست که بر باد هوا می گذرانیم
زیرا که نباشد ز تو امید وصالی
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که عمر خود را بیهوده می‌گذرانیم، چرا که هیچ امیدی به وصال تو نداریم.
باری به کمال از سر رحمت نظری کن
امروز که حسن تو گرفتست جمالی
هوش مصنوعی: امروز از روی رحمت به من نظری کن که زیبایی تو، زیبایی خاصی به خود گرفته است.