گنجور

شمارهٔ ۹۶۳

از در خویش مرا بر در غیری ببری
باز گویی به در غیر چرا میگذری
از تو، هم پیش تو، هم بر در تو داد مرا
فتنه گر هم تو و گوئی که چرا فتنه‌گری
گرچه در بتکده رفتم ز در کعبه رواست
هم در تست در بتکده چون درنگری
کعبه و دیر توئی دیر کجا کعبه کجاست
نیست غیر از تو کسی غیر کرا میشمری
کعبه گر شد ز تو پر، بتکده هم خالی نیست
کمیی نیست ترا کز همه بسیار تری
جویمت گه به در کعبه گهی بر در دیر
چون گدای تو شدم از تو شد این در بدری
رفت آوازه که امسال به حج رفت کمال
بس مبارک سفری چون تو به او هم سفری

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از در خویش مرا بر در غیری ببری
باز گویی به در غیر چرا میگذری
هوش مصنوعی: اگر از درِ خودت مرا به درِ کس دیگری ببری، باز هم می‌گویی چرا از درِ دیگری عبور می‌کنی؟
از تو، هم پیش تو، هم بر در تو داد مرا
فتنه گر هم تو و گوئی که چرا فتنه‌گری
هوش مصنوعی: از تو، هم در حضورت، هم در آستانه‌ات، فتنه‌گری مرا به چالش کشیده است و تو خود می‌گویی چرا فتنه‌گر هستی.
گرچه در بتکده رفتم ز در کعبه رواست
هم در تست در بتکده چون درنگری
هوش مصنوعی: هرچند که به معبد بتان وارد شدم، ولی رفتن به کعبه نیز جایز است. وقتی به بتکده نگاه می‌کنی، واقعاً همانی را می‌بینی که در کعبه وجود دارد.
کعبه و دیر توئی دیر کجا کعبه کجاست
نیست غیر از تو کسی غیر کرا میشمری
هوش مصنوعی: کعبه و معبد هر دو تویی، کعبه کجا و معبد کجا؟ غیر از تو کسی وجود ندارد که ارزش و اهمیتش را بشناسی.
کعبه گر شد ز تو پر، بتکده هم خالی نیست
کمیی نیست ترا کز همه بسیار تری
هوش مصنوعی: اگر کعبه از وجود تو پر باشد، بتکده نیز خالی نیست. کمی از تو نیست که از همه چیز بیشتر باشی.
جویمت گه به در کعبه گهی بر در دیر
چون گدای تو شدم از تو شد این در بدری
هوش مصنوعی: در مواقع مختلف، گاهی در کنار کعبه و گاهی در کنار میخانه به جستجوی تو می‌پردازم. وقتی گدای تو شدم، این در و Gate برایم باز شد.
رفت آوازه که امسال به حج رفت کمال
بس مبارک سفری چون تو به او هم سفری
هوش مصنوعی: شایعه شده که کمال امسال به حج رفته است. سفر او بسیار خوش‌یمن است و تو هم در این سفر با او همراهی.