گنجور

شمارهٔ ۹۴۴

زاد راه عاشقان اشک است و روی زرد و آه
راه ازین گونه است بسم الله که دارم عزم راه
مهر او دعوی کتی آواز ثریا بگذاران
نشنود قول تو کس تا نگذارانی این گواه
دی نظر می کردم آن روی و ازین به دولتی
من ندیدم در جهان چندانکه می کردم نگاه
گر گه کاری شمارند آرزوی روی دوست
ما چگونه روی او بینیم با چندین گناه
در دهانش جایگاه یک سخن گفتم که نیست
باز دیدم این سخن هم بود بس بیجایگاه
کار اشک از چهره شمعی به عکس افتاده است
عکسی باشد پیش مردم آب بر بالای کاه
در میان خون مژگان عاقبت چشم کمال
خاک شد از انتظار او سقاءالله ثراه

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زاد راه عاشقان اشک است و روی زرد و آه
راه ازین گونه است بسم الله که دارم عزم راه
هوش مصنوعی: زندگی عاشقان پر از اشک و غم و ناراحتی است. این مسیر با درد و رنج همراه است، ولی من با اراده و عزم راسخ قدم در این راه می‌گذارم.
مهر او دعوی کتی آواز ثریا بگذاران
نشنود قول تو کس تا نگذارانی این گواه
هوش مصنوعی: عشق و محبت او همچون آوای ستاره‌ای درخشان است که هیچ کس صدای سخن تو را نمی‌شنود، مگر اینکه خودت آن را گواهی کنی و به دیگران نشان دهی.
دی نظر می کردم آن روی و ازین به دولتی
من ندیدم در جهان چندانکه می کردم نگاه
هوش مصنوعی: به مدت طولانی به چهره زیبای تو نگاه کردم و در این نگاه، هیچ چیز در جهان را به اندازه زیبایی تو ندیدم.
گر گه کاری شمارند آرزوی روی دوست
ما چگونه روی او بینیم با چندین گناه
هوش مصنوعی: اگر در عالم حساب و کتاب، اعمال ما را بسنجند، چگونه می‌توانیم به چهره دوست خود نگاه کنیم با این همه گناهی که داریم؟
در دهانش جایگاه یک سخن گفتم که نیست
باز دیدم این سخن هم بود بس بیجایگاه
هوش مصنوعی: در گفتارش نکته‌ای را بیان کردم که به نظر می‌رسید مناسب نیست و بعد متوجه شدم که این گفتهٔ من نیز خود به هیچ وجه از جایی معتبر و مناسب برخوردار نیست.
کار اشک از چهره شمعی به عکس افتاده است
عکسی باشد پیش مردم آب بر بالای کاه
هوش مصنوعی: کار اشک، شمعی را به یاد می‌آورد که در حضور مردم است و به شکلی عجیب تصویرش در آب روی کاه نمایان می‌شود. این تصویر نشان می‌دهد که حتی در شرایط سخت و تلخ، زیبایی و یادگاری از آن‌ها باقی می‌ماند.
در میان خون مژگان عاقبت چشم کمال
خاک شد از انتظار او سقاءالله ثراه
هوش مصنوعی: در میان اشک‌های مژه‌ها، در نهایت چشم انتظار او به خاک سپرده شد. ای خدا، خاک او را گرامی بدار.