شمارهٔ ۹۴۲
دلم ترسد در آن زلف خمیده
شب است آری و سرهای بریده
اگر گل عندلیبانرا نکشته است
چه خونست این بر آن دامان چکیده
برخه اشکم گرو برده ز سیماب
چو بر بالای زر با هم دویده
دل ما دیده جان غم خویش
چه نیکو دیده ای نور دیده
رخ نو آتش است و زلف خرمن
به خرمن آتشم ز آنها رسیده
ز آتش آه من چربید. بسیار
چو با این ناله آنرا بر کشیده
کمال از حال دل بینی در بنوشت
پریشان شد ورقهای جریده
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلم ترسد در آن زلف خمیده
شب است آری و سرهای بریده
هوش مصنوعی: دل من میترسد که در آن زلف پیچخورده شب چیزی از سرهای بریده باشد.
اگر گل عندلیبانرا نکشته است
چه خونست این بر آن دامان چکیده
هوش مصنوعی: اگر گلهای خوشبو نتوانستهاند لطافت زنبقها را از بین ببرند، پس این لکههای سرخ بر دامان آنها ناشی از چه چیزی است؟
برخه اشکم گرو برده ز سیماب
چو بر بالای زر با هم دویده
هوش مصنوعی: چشمانم به شدت اشکبار است و اشک ها مانند جیوه روان هستند، گویی در کنار هم بر روی طلای درخشان در حال حرکتاند.
دل ما دیده جان غم خویش
چه نیکو دیده ای نور دیده
هوش مصنوعی: دل ما با کمال وضوح، درد و غم خود را میبیند و تو نیز به خوبی احساسات ما را درک میکنی.
رخ نو آتش است و زلف خرمن
به خرمن آتشم ز آنها رسیده
هوش مصنوعی: چهره زیبا چون آتش میسوزد و موها همچون کاه که به هم انباشته شدهاند، آتش مرا بیشتر شعلهور کرده است.
ز آتش آه من چربید. بسیار
چو با این ناله آنرا بر کشیده
هوش مصنوعی: از درد و اندوه من شعلهای زبانه کشید. بسیار است که با این ناله، آن آتش را دوباره برافروختهام.
کمال از حال دل بینی در بنوشت
پریشان شد ورقهای جریده
هوش مصنوعی: بسته به حال و روحیه آدمی، کمال او را میتوان شناخت؛ وقتی دلش دچار اضطراب باشد، به طوری که صفحات کاغذش نیز از این احساس متاثر شود.

کمال خجندی