گنجور

شمارهٔ ۹۴۱

دلم به زخم زبانها نگردد آزرده
که عاشق تو بود گنده تیر خورده
چه خوش بود صنمی چون تو در بر آوردن
به خلوتی که بود حجره در بر آورده
دلی که بود درو رحم کردیش از سنگ
دگر چه برخورم از بار دل دگر کرده
بناز چشم تو پرورده شد دلم منگر
بخواریش که عزیزیست ناز پرورده
شنیده که مویز سیه بود شیرین
گرین ز سبز خطان دلبر سیه چرده
مرا چه بیم ز آتش چو سرد خواهد شد
جحیم پر شرر از زاهدان افسرده
کمال واعظ خوشگوی ما زبانگ و خروش
چو شد خموش نگه دار گو همین پرده

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلم به زخم زبانها نگردد آزرده
که عاشق تو بود گنده تیر خورده
هوش مصنوعی: دل من از زخم‌های زبانی که به من می‌زنند ناراحت نمی‌شود؛ چون عشق تو را در قلب دارم، مثل یک تیر خورده که هنوز زندگی‌اش ادامه دارد.
چه خوش بود صنمی چون تو در بر آوردن
به خلوتی که بود حجره در بر آورده
هوش مصنوعی: چقدر خوب است که معشوقی مانند تو در خلوتی باشد که در آن اتاق وجود دارد.
دلی که بود درو رحم کردیش از سنگ
دگر چه برخورم از بار دل دگر کرده
هوش مصنوعی: دل من که به خاطر رحم و محبتش احساس سنگینی کرده، حالا چه انتظاری می‌توانم از این بار سنگین دیگری داشته باشم؟
بناز چشم تو پرورده شد دلم منگر
بخواریش که عزیزیست ناز پرورده
هوش مصنوعی: دل من به خاطر چشم‌های تو زیبا و لطیف شده است. بر ناز و نازپروری‌اش توجه نکن، چون او ارزشمند و عزیز است.
شنیده که مویز سیه بود شیرین
گرین ز سبز خطان دلبر سیه چرده
هوش مصنوعی: گفته شده که مویز (انگور خشک) به رنگ سیاه و شیرین است، مانند دلبر سیه‌چرده‌ای که دارای خطوط سبز است.
مرا چه بیم ز آتش چو سرد خواهد شد
جحیم پر شرر از زاهدان افسرده
هوش مصنوعی: من چرا از آتش بترسم، زمانی که جهنم خود به خود سرد خواهد شد؟ جهنم پر از آتش و غم، زاهدان بی‌روح را در خود می‌گنجاند.
کمال واعظ خوشگوی ما زبانگ و خروش
چو شد خموش نگه دار گو همین پرده
هوش مصنوعی: واعظ با کلام شیوا و دلنشینش ما را به آتش می‌کشد و زمانی که سکوت می‌کند، فقط کافیست که همین پرده را حفظ کنیم.