شمارهٔ ۹۳۶
تا توانی دل مشتاق بدست آری به
جانب بار و وفادار نگه داری به
با چنین زلف خوش و خال خوش و روی چو ماه
مهر ورزی کنیه و ترک جفا کاری به
صاحب روی نکو را به همه حال که هست
رسم دلجوئی و آئین وفاداری به
گر به بالین ضعیفان گذری خواهی کرد
صحت خویش نخواهیم که بیماری به
هوس صحبت باری اگرت می افتد
با رقیبان مخالف نکنی یاری به
برو ای زاهد شبخیز ز پیشم که مرا
با خیال رخ او خواب ز بیداری به
گر کند طوطی طبعت هوس نطق کمال
ببری نام لب بار و شکر باری به
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا توانی دل مشتاق بدست آری به
جانب بار و وفادار نگه داری به
هوش مصنوعی: هرگاه میتوانی، دل عاشق را به دست آور و آن را به سوی محبت و وفاداری نگهداری.
با چنین زلف خوش و خال خوش و روی چو ماه
مهر ورزی کنیه و ترک جفا کاری به
هوش مصنوعی: با داشتن زلف و خال زیبا و چهرهای مانند ماه، اگر محبت کنی و از بیعدالتی و آسیب زدن پرهیز کنی، چه خوب خواهد بود.
صاحب روی نکو را به همه حال که هست
رسم دلجوئی و آئین وفاداری به
هوش مصنوعی: کسی که چهره زیبایی دارد، در هر شرایطی باید مهربانی و وفاداری را رعایت کند.
گر به بالین ضعیفان گذری خواهی کرد
صحت خویش نخواهیم که بیماری به
هوش مصنوعی: اگر قصد داری به کنار بستر ضعیفان بروی، باید مراقب باشی که خودت بیمار نشوی.
هوس صحبت باری اگرت می افتد
با رقیبان مخالف نکنی یاری به
هوش مصنوعی: اگر به صحبت کردن با معشوق فکر میکنی، نباید در این راه به رقیبان خود کمک کنی.
برو ای زاهد شبخیز ز پیشم که مرا
با خیال رخ او خواب ز بیداری به
هوش مصنوعی: ای زاهد، از پیش من برو که من در خواب و خیال چهره محبوبم، از بیداری هم دورم.
گر کند طوطی طبعت هوس نطق کمال
ببری نام لب بار و شکر باری به
هوش مصنوعی: اگر طوطی طبیعتت آرزوی سخنگفتن و کمال را داشته باشد، نام لب تو به مثابه باران و شکر میبارد.

کمال خجندی