گنجور

شمارهٔ ۸۷۹

من و محنت تو زهی راحت من
چه راحت که بخت من و دولت من
چو من با تو باشم زهی راحت تو
اگر این نباشد زهی محنت من
به دشنام من رنجه گشتی شنیدم
زهی خواری نو زهی عزت من
من و اقتدا با تو در هر نمازی
همین است تا زنده ام نیت من
غمم گو مخور چونکه آن یار دیرین
تکو می شناسد حق نعمت من
زنصدبع میترسم ای جان روانتر
ز خاک در او بر زحمت من
کمال این شرف تا قیامت ترا بس
که گوید فلانیست در خدمت من

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من و محنت تو زهی راحت من
چه راحت که بخت من و دولت من
هوش مصنوعی: من و سختی‌های تو، چه آسوده‌ام! چه آسوده‌ام که از سرنوشت و شانس من به جایی رسیده‌ام.
چو من با تو باشم زهی راحت تو
اگر این نباشد زهی محنت من
هوش مصنوعی: اگر من در کنار تو باشم، زندگی‌ام پر از شادی است، ولی اگر این موقعیت نباشد، بر من سختی و رنج خواهد بود.
به دشنام من رنجه گشتی شنیدم
زهی خواری نو زهی عزت من
هوش مصنوعی: من شنیدم که تو به خاطر دشنام‌هایی که به تو دادم، ناراحت شدی؛ وا! چه پستی این کار و چه بزرگی و افتخار من!
من و اقتدا با تو در هر نمازی
همین است تا زنده ام نیت من
هوش مصنوعی: من در هر نمازی که به تو اقتدا می‌کنم، نیتی جز این ندارم که تا زمانی که زنده‌ام، این پیوستگی ادامه داشته باشد.
غمم گو مخور چونکه آن یار دیرین
تکو می شناسد حق نعمت من
هوش مصنوعی: نگران غم من نباش، چون آن دوست قدیمی خوب می‌داند که چقدر برای من ارزشمند است.
زنصدبع میترسم ای جان روانتر
ز خاک در او بر زحمت من
هوش مصنوعی: به‌راستی از تو خواهم ترسید، ای جان من، زیرا که دشواری‌ها و سختی‌ها از خاک بیش‌ترند.
کمال این شرف تا قیامت ترا بس
که گوید فلانیست در خدمت من
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که بزرگ‌ترین ارزش و مقام تو در طول تاریخ این است که بگویند فلانی در خدمت من است. به عبارتی دیگر، خدمت به دیگران و قرار گرفتن در کنار آنها، خود نشانه‌ای از عزت و اعتبار است.