شمارهٔ ۸۸۰
مه عیدت مبارک باد ای خورشید مهرویان
زلب حلوای عیدی ده نخستین با دعاگویان
خلایق را نظر بر ماه و ما را بر تو نظاره
بروبت عاشقانرا عید و مردم ماه نو جویان
مه عید و شب قدری که می گویند آن و این
دل ما بافت در ابروی و زلف عنبرین مویان
صباح عید اگر سوزید عطری مجلس ما را
شکر گیرید و عود از زلف و لبهای سمن بویان
رقیب ای کاش از ناگه چو ماه روزه میشد گم
که من بی رو ستائی عید می کردم بدلجویان
نماز عید خواهم کرد هین ساقی بیار آبی
برای آب دست من بر ابریق قدح شویان
کسان شاد از مه عبد و کمال از بار به منظر
همه مشتاق روی ماه و او مشتاق مهرویان
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مه عیدت مبارک باد ای خورشید مهرویان
زلب حلوای عیدی ده نخستین با دعاگویان
هوش مصنوعی: عید تو مبارک باد، ای خورشید زیبا و دلربا! از لب شیرین تو، اولین حلوای عید را بگیر و به دعاگویان بخشش کن.
خلایق را نظر بر ماه و ما را بر تو نظاره
بروبت عاشقانرا عید و مردم ماه نو جویان
هوش مصنوعی: مردم به تماشای ماه مشغولند، در حالی که ما تنها تو را مینگریم. برای عاشقان، این لحظه عید است، و مردم در جستجوی ماه نو هستند.
مه عید و شب قدری که می گویند آن و این
دل ما بافت در ابروی و زلف عنبرین مویان
هوش مصنوعی: در شبهای خاص و مقدس، دل ما به زیباییهایی مانند ابروها و موی خوشبو مشغول است و در آن حال، احساساتی شیرین و دلانگیز داریم.
صباح عید اگر سوزید عطری مجلس ما را
شکر گیرید و عود از زلف و لبهای سمن بویان
هوش مصنوعی: اگر در صبح عید، عطر خوشی فضای مجلس ما را پر کرد، به خاطر این نعمت شکرگذار باشید و خوشبویی را که از زلف و لبهای گلهای خوشبو به مشام میرسد، احساس کنید.
رقیب ای کاش از ناگه چو ماه روزه میشد گم
که من بی رو ستائی عید می کردم بدلجویان
هوش مصنوعی: ای کاش رقیب ناگهان مانند ماه پنهان میشد، تا من بدون دیدن زیباییاش میتوانستم به شادی و جشن بپردازم.
نماز عید خواهم کرد هین ساقی بیار آبی
برای آب دست من بر ابریق قدح شویان
هوش مصنوعی: من روز عید به نماز خواهم ایستاد، پس ای ساقی سریعاً آبی بیاور تا دست من را با آن بشویم.
کسان شاد از مه عبد و کمال از بار به منظر
همه مشتاق روی ماه و او مشتاق مهرویان
هوش مصنوعی: گروهی از آدمها از بندگی و کمال خود خوشحال هستند و همه در انتظار دیدن چهره زیبا هستند، در حالی که او هم به زیبایی روی آنان مشتاق است.