شمارهٔ ۸۷۷
مرا که خرقة ارزق به باده شد گلگون
هوای شاهد و می کی رود ز سر بیرون
به هر قدح که بیاید تبسم لب یار
حباب وار از او عقل را کشم بیرون
زنه رواق فلک برتر است خانه عشق
گمان مبر که کس آنجا رسد به همت دون
کمال عشق همین باشد و نهایت فکر
کاری که جز تصور لیلی نمیکند مجنون
بجز وصال دعایش ز دست برناید
مراد آن به اجابت نمی شود مقرون
چه سود از آنکه بپوشم بدامن آتش دل
که میکند رخ شمعی میان سوز درون
به جور دوست رضا ده کمال و هیچ مگوی
که در طریق محبت چرا نگنجد و چون
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرا که خرقة ارزق به باده شد گلگون
هوای شاهد و می کی رود ز سر بیرون
هوش مصنوعی: من که با جام شراب آغشته از رنگ و بوی خوش، نمیتوانم به عشق و جاذبهی معشوق و لذت می فکر نکنم و این افکار از سرم دور نمیشوند.
به هر قدح که بیاید تبسم لب یار
حباب وار از او عقل را کشم بیرون
هوش مصنوعی: هر زمانی که لبخند محبوب در لیوانی قرار میگیرد، مانند حبابی جاری از آن، من عقل خود را بهدلیل این زیبایی از دست میدهم.
زنه رواق فلک برتر است خانه عشق
گمان مبر که کس آنجا رسد به همت دون
هوش مصنوعی: در اینجا به ما گفته میشود که عشق و محبت مکانی والا و ارزشمند دارد که فراتر از ظواهر و سطحگرایی دنیاست. نباید در این باره تصور کنیم که افراد پست و بیهمت بتوانند به آنجا دست یابند؛ چرا که تنها افرادی که از دل و روح بزرگ برخوردارند، قابلیت رسیدن به آن مکان را دارند.
کمال عشق همین باشد و نهایت فکر
کاری که جز تصور لیلی نمیکند مجنون
هوش مصنوعی: عشق به اعلیترین درجه خود میرسد زمانی که مجنون فقط به فکر لیلی باشد و هیچ کار دیگری انجام ندهد.
بجز وصال دعایش ز دست برناید
مراد آن به اجابت نمی شود مقرون
هوش مصنوعی: جز رسیدن به محبوب، دعای او به نتیجه نمیرسد و آرزویش بدون دیدار تحقق نمییابد.
چه سود از آنکه بپوشم بدامن آتش دل
که میکند رخ شمعی میان سوز درون
هوش مصنوعی: چه فایدهای دارد که آتش دل را با دامن بپوشانم، در حالی که شمعی در درون میسوزد و میدرخشد؟
به جور دوست رضا ده کمال و هیچ مگوی
که در طریق محبت چرا نگنجد و چون
هوش مصنوعی: به خاطر جفای دوست، به کمال رضایت بده و هیچ نگو که در راه محبت چرا جایی ندارد و چگونه.