گنجور

شمارهٔ ۸۷۰

قدمت آن با الف با سرو سیمین
بگویم راست هم آنی و هم این
خط سبزت زرخ دل بردن آموخت
که طوطی گیرد از آئینه تلقین
از بیماری مرا درد سری نیست
چو خاک آستان نست بالین
برویت زلف را طی مکانست
که شب در روم باشد روز در چین
زهی فرهاد و شیرینکاری او
که دنیی کرد و دین در کار شیرین
به از فرهاد مرد بار غم نیست
که بار عاشقی باریست سنگین
کمال از لطف آن به گوی و رخسار
که خوش باشد حکایت های رنگین

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قدمت آن با الف با سرو سیمین
بگویم راست هم آنی و هم این
هوش مصنوعی: می‌گویم که قدت به اندازه‌ای است که با موی زیبای نقره‌ای تو قابل مقایسه است، و هم اکنون به همان اندازه زیبا و دوست‌داشتنی هستی.
خط سبزت زرخ دل بردن آموخت
که طوطی گیرد از آئینه تلقین
هوش مصنوعی: خط سبز تو از روی دل برمی‌دارد و به من یاد می‌دهد که چطور مانند طوطی از آینه بازتاب خود را بگیرم.
از بیماری مرا درد سری نیست
چو خاک آستان نست بالین
هوش مصنوعی: من از بیماری خود دردی ندارم، چون مثل خاک در آستانه‌ات نازک و بی‌اهمیت هستم.
برویت زلف را طی مکانست
که شب در روم باشد روز در چین
هوش مصنوعی: زلف تو مانند نقطه‌ای است که در مکانی زنجیر شده است؛ به طوری که در یک دنیا شب و در دنیای دیگر روز وجود دارد.
زهی فرهاد و شیرینکاری او
که دنیی کرد و دین در کار شیرین
هوش مصنوعی: فرهاد و شیرین با عشق و هنر خود زندگی را زیبا کردند و در دل خود ایمان و محبت را جای دادند.
به از فرهاد مرد بار غم نیست
که بار عاشقی باریست سنگین
هوش مصنوعی: بهتر از فرهاد، کسی نیست که بار غم را به دوش بکشد، زیرا بار عاشقی باری بسیار سنگین است.
کمال از لطف آن به گوی و رخسار
که خوش باشد حکایت های رنگین
هوش مصنوعی: کمال و زیبایی از محبت او به زبان و چهره‌اش ناشی می‌شود، زیرا که چهره‌اش داستان‌های رنگارنگ و شادی‌بخشی را بازگو می‌کند.