شمارهٔ ۸۵۶
زلف بر دوش آن پری در ماهتاب آمد برون
گونیا از سوی چین صد آفتاب آمد برون
دور سازم گفتم اشک از چشم تر با آستین
چشمه چندانی که کردم پاک آب آمد برون
میرود آهم به گردون تا ز دل خون می رود
دود از روزن ز خوناب کباب آمد برون
کاو کاو خرقهها کردند در دور لبش
ز آستین صوفیان جام شراب آمد برون
گر ز دل بیرون شد وینشست بر چشمم چه باک
بود گنج حسن از کنج خراب آمد برون
بوسه ها دادم حمایل را که از بهر رقیب
چون گشودم فال آیات عذاب آمد برون
تا نیفتد در دویدن پیش بالایشه کمال
از در خلوت به تعجیل و شتاب آمد برون
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زلف بر دوش آن پری در ماهتاب آمد برون
گونیا از سوی چین صد آفتاب آمد برون
هوش مصنوعی: موهای آن پری در زیر نور ماه زیبایی خاصی دارد، همچون هزاران خورشید که از سمت چین به بیرون آمدهاند.
دور سازم گفتم اشک از چشم تر با آستین
چشمه چندانی که کردم پاک آب آمد برون
هوش مصنوعی: گفتم که با آستینم اشک را از چشمانم پاک کنم، اما چشمهای که به راه افتاده، به قدری زیاد است که آب بهراحتی خارج میشود.
میرود آهم به گردون تا ز دل خون می رود
دود از روزن ز خوناب کباب آمد برون
هوش مصنوعی: آه و نالهام به آسمان میرود، در حالی که از دل من، خون جاری میشود. بخار دودی از روزنهها در میآید و نتیجهی درد و رنجی که کشیدهام، در حال بروز است.
کاو کاو خرقهها کردند در دور لبش
ز آستین صوفیان جام شراب آمد برون
هوش مصنوعی: آنها با دقت و کنجکاوی به خرقهها و لباسهای عارفان نگاه کردند و در دور لب او، جام شراب از آستین صوفیان بیرون آمد.
گر ز دل بیرون شد وینشست بر چشمم چه باک
بود گنج حسن از کنج خراب آمد برون
هوش مصنوعی: اگر از دل بیرون رفت و بر چشمانم نشسته چه اهمیتی دارد؟ که گنج زیبایی از گوشه خرابی به بیرون آمده است.
بوسه ها دادم حمایل را که از بهر رقیب
چون گشودم فال آیات عذاب آمد برون
هوش مصنوعی: من بوسههایی به آغوش محبوبم دادم، ولی وقتی به خاطر رقیب فالی گرفتم، نشانههای عذاب و غم نمایان شد.
تا نیفتد در دویدن پیش بالایشه کمال
از در خلوت به تعجیل و شتاب آمد برون
هوش مصنوعی: تا زمانی که در دویدن به موقعیت و کمال او نرسم، نمیخواهم زود از تنهایی و سکوت بیرون بیایم.