شمارهٔ ۸۴
ای روی دردمندان بر خاک آستانت
از آب و خاک زآن سو غوغای عاشقانت
عرشآشیان همائی ما جمله سایه تو
با این صفت چه دانند این مشت استخوانت
ذرات کون یک یک در ممکنات عالم
جستند و یافت برتر از کون و از مکانت
غیرت به پست و بالا پنهان نبود و پیدا
غیرت ندانم از چه میداشتی نهانت
زین پیش عقل و دانش دادی ز خود نشانم
گم کردهام نشانها تا یافتم نشانت
در بر رخم چه بندی چون رفتهام به بامت
روی از چه بازپوشی چون دیدهام عیانت
درّی ز کنز مخفی دارد کمال با خود
گر گوش داری این درد آید به گوش جانت
دی میشدی خرامان چون سرو و عقل میگفت
خوش میروی به تنها تنها فدای جانت
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای روی دردمندان بر خاک آستانت
از آب و خاک زآن سو غوغای عاشقانت
هوش مصنوعی: ای روی تو که دلهای دردمند را آرام میبخشد، بر بستر خاک خودت نشستهای. از آب و خاک تو، عاشقانت با شور و شوق بینهایتی به تو میرسند و در توجّهات تو، غوغایی به پا کردهاند.
عرشآشیان همائی ما جمله سایه تو
با این صفت چه دانند این مشت استخوانت
هوش مصنوعی: آسماننشین همای ما و تمام سایهات با این ویژگی چه میدانند از این تکه استخوانی که تو هستی؟
ذرات کون یک یک در ممکنات عالم
جستند و یافت برتر از کون و از مکانت
هوش مصنوعی: اجزای جهان هر کدام در تلاش بودند تا چیزی برتر از دنیا و مکان پیدا کنند.
غیرت به پست و بالا پنهان نبود و پیدا
غیرت ندانم از چه میداشتی نهانت
هوش مصنوعی: غیرت تو نه تنها در حالات مختلف بلکه در واقعیتها نیز قابل مشاهده است. نمیدانم چه راز و دلیلی برای پنهان کردن آن داشتهای.
زین پیش عقل و دانش دادی ز خود نشانم
گم کردهام نشانها تا یافتم نشانت
هوش مصنوعی: از زمانی که عقل و دانش را از خود دور کردهام، همچون نشانی که گمش کردهام، تلاش میکنم تا دوباره نشانت را بیابم.
در بر رخم چه بندی چون رفتهام به بامت
روی از چه بازپوشی چون دیدهام عیانت
هوش مصنوعی: چرا زمانی که من به عشق و زیبایی تو نزدیک شدهام، از من فاصله میگیری؟ وقتی من زیبایی تو را دیدهام، چرا میخواهی خود را از من پنهان کنی؟
درّی ز کنز مخفی دارد کمال با خود
گر گوش داری این درد آید به گوش جانت
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در دل انسان، گوهری از دانش و کمال نهفته است. اگر گوش شنوایی داشته باشی، این حقیقت و زیبایی را میشنوی و به درک عمیقتری از زندگی دست پیدا میکنی.
دی میشدی خرامان چون سرو و عقل میگفت
خوش میروی به تنها تنها فدای جانت
هوش مصنوعی: در گذشته، وقتی که به زیبایی و وقار حرکت میکردی، با عقل درونت میگفت که راه رفتنت خوشایند است و برای تو که به تنهایی قدم میزنی، جانت ارزشمند است و باید حفظش کنی.