گنجور

شمارهٔ ۷۸۸

مریض عشقم و درد تو دارم
ز دردت تا ابد سر برندارم
خطا گفتم چه درد استغفرالله
من این خود عین درمان می شمارم
غمت گوید برآر از سینه آهی
به جان اینک مرادش می برآرم
رقیب ار بی گناهم از درت راند
نه اینم من کزار آن در گذارم
به جرم آنکه روزی گفتمش ماه
هنوز از روی خویش شرمسارم
بدو گفتم کمال از غم خرابست
به گفتا گر بمیرد غم ندارم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مریض عشقم و درد تو دارم
ز دردت تا ابد سر برندارم
هوش مصنوعی: من به عشق تو به شدت مبتلا شده‌ام و از درد تو تا ابد نمی‌توانم فاصله بگیرم.
خطا گفتم چه درد استغفرالله
من این خود عین درمان می شمارم
هوش مصنوعی: من اشتباه کردم که گفتم چه دردی دارد، از خداوند طلب آمرزش می‌کنم. اما در واقع، من این را درمان واقعی می‌دانم.
غمت گوید برآر از سینه آهی
به جان اینک مرادش می برآرم
هوش مصنوعی: اندوهت را بر دل خود بگذار و آهی بکش، زیرا من به زودی خواسته‌ات را برآورده می‌کنم.
رقیب ار بی گناهم از درت راند
نه اینم من کزار آن در گذارم
هوش مصنوعی: اگر رقیب من بدون دلیل مرا از در تو براند، من از آن در نمی‌گذرم و به راحتی نمی‌گذرم.
به جرم آنکه روزی گفتمش ماه
هنوز از روی خویش شرمسارم
هوش مصنوعی: به خاطر گفته‌ای که روزی به او داشتم، اکنون دلم از شرم پر است. در واقع، من به خاطر زیبایی‌اش احساس شرم می‌کنم.
بدو گفتم کمال از غم خرابست
به گفتا گر بمیرد غم ندارم
هوش مصنوعی: به او گفتم که کمال و ویژگی‌های برتر انسان از درد و غم ناشی می‌شود، اما او پاسخ داد که اگر غم بمیرد، من هم غمی ندارم.