شمارهٔ ۷۷۹
ما چو قطع نظر از روی نکو نتوانیم
دل به بیهوده بدگوی چرا رنجانیم
محرمی کو که به صاحب غرض از ما گوید
که دگر در حق ما هرچه تو گونی آنیم
زاهد آن به که گذارد به سر خود ما را
زآنکه ما مصلحت خود به ازو میدانیم
بیش از آن نیست که او دامن آلوده ز خلق
باز می پوشد و ما باز نمی پوشانیم
به دهانت که به از قند مکرر باشد
هر حدیثی که از آن لب به دهان می رانیم
ای دل آن به که نگونی مرض خود به طبیب
که ویته صبر بفرماید و ما نتوانیم
تا نیابد کس ازین عارض ما وجه وقوف
رنگ رخساره به خون مژه میشویانیم
ما نه آنیم که گر خاک شود قالب ما
گرد سودای تو از دامن جان افشانیم
خلق گویند که رندست و نظر باز کمال
هرچه گوینده به روی تو که صد چندانیم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما چو قطع نظر از روی نکو نتوانیم
دل به بیهوده بدگوی چرا رنجانیم
هوش مصنوعی: ما نمیتوانیم از زیبایی و نیکی چهره محبوب صرفنظر کنیم، بنابراین چرا باید دل خود را به چیزهای بیهوده و بدگوییهای ناراحتکننده مشغول کنیم؟
محرمی کو که به صاحب غرض از ما گوید
که دگر در حق ما هرچه تو گونی آنیم
هوش مصنوعی: محرمی وجود دارد که بتواند به کسی که به ما نیازی دارد بگوید که ما در حق خود هر چه انجام دهند، همان خواهیم بود.
زاهد آن به که گذارد به سر خود ما را
زآنکه ما مصلحت خود به ازو میدانیم
هوش مصنوعی: زاهد بهتر است که ما را به خود نگیرد، زیرا ما خود بهتر از او میدانیم که چه چیزی برایمان مناسب است.
بیش از آن نیست که او دامن آلوده ز خلق
باز می پوشد و ما باز نمی پوشانیم
هوش مصنوعی: او تنها دامن خود را از آلودگی مردم پاک میکند، اما ما همچنان نمیتوانیم خود را از آن آلودگیها در امان نگه داریم.
به دهانت که به از قند مکرر باشد
هر حدیثی که از آن لب به دهان می رانیم
هوش مصنوعی: هر کلامی که از لبت بیرون میآید، شیرینتر از قند است و از آن صحبت کردن خیلی خوشایند است.
ای دل آن به که نگونی مرض خود به طبیب
که ویته صبر بفرماید و ما نتوانیم
هوش مصنوعی: ای دل، بهتر است که بیماری خود را به طبیب بگویی تا او بتواند برایت دارویی تجویز کند و تو اینقدر صبر نکن.
تا نیابد کس ازین عارض ما وجه وقوف
رنگ رخساره به خون مژه میشویانیم
هوش مصنوعی: تا زمانی که کسی از مشکل ما باخبر نشود، رنگ رخسار را با اشک چشمانمان میشوییم.
ما نه آنیم که گر خاک شود قالب ما
گرد سودای تو از دامن جان افشانیم
هوش مصنوعی: ما اینگونه نیستیم که اگر خاک شویم، از عشق تو دست بکشیم و جانمان را فدای تو کنیم.
خلق گویند که رندست و نظر باز کمال
هرچه گوینده به روی تو که صد چندانیم
هوش مصنوعی: مردم میگویند که او انسانی زیرک است و در نگاه او زیباییاش به حدی است که هرچه دیگران دربارهاش بگویند، در واقع بخشی از واقعیت او را نشان میدهد و خود او از آنچه گفته میشود، صد برابر بیشتر است.