شمارهٔ ۷۶۳
گر بی تو یک دو دم من بیمار زیستم
از غمزه تو خسته و انگاره زیستم
از من چو نیم ناز دگر داشتی دریغ
چون صید نیم کشته به ناچار زیستم
تن گرچه روز هجر زدی باز شد هلاک
شرمنده ام ز بار که بسیار زیستم
رضوان به روضة خضر به آب حیات زیست
من با خیال آن لب و رخسار زیستم
کوثر ز سنگ تربت من گر چکد رواست
چون سالها به باد لب بار زیستم
هر بار کز کرشمه مرا غمزه تو کشت
از ذوق کشتن تو دگر بار زیستم
گفتی کشم ز جمله ترا بیشتر کمال
من بیشتر برای همین کار زیستم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر بی تو یک دو دم من بیمار زیستم
از غمزه تو خسته و انگاره زیستم
هوش مصنوعی: اگر فقط برای لحظاتی بدون تو زندگی کنم، به خاطر حسرت دلتنگی تو، خسته و بیمار میشوم.
از من چو نیم ناز دگر داشتی دریغ
چون صید نیم کشته به ناچار زیستم
هوش مصنوعی: اگر با من ناز و نوازش بیشتری داشتی، افسوس که مثل صیدی نیمهجان ناچار شدم زندگی کنم.
تن گرچه روز هجر زدی باز شد هلاک
شرمنده ام ز بار که بسیار زیستم
هوش مصنوعی: بدن من، حتی اگر در روز جدایی آسیب دیده باشد، دوباره به زندگی بازگشته است. اما من به خاطر بار سنگین روزگار و زحماتی که کشیدم، شرمنده و خجالتزدهام.
رضوان به روضة خضر به آب حیات زیست
من با خیال آن لب و رخسار زیستم
هوش مصنوعی: بهشتی که در آنجا با جمال معشوقم زندگی میکنم، همانند باغی سرسبز و با آب زلالی است که من با خیال آن لب و چهره زیبا زندگیام را سپری میکنم.
کوثر ز سنگ تربت من گر چکد رواست
چون سالها به باد لب بار زیستم
هوش مصنوعی: اگر از سنگ قبر من، یک قطره کوثر بچکد، اشکالی ندارد؛ چون سالها بر لب گورم زندگی کردهام.
هر بار کز کرشمه مرا غمزه تو کشت
از ذوق کشتن تو دگر بار زیستم
هوش مصنوعی: هر بار که با ناز و غمزهات مرا به درد و غم میاندازی، از شادی و عشق به تو دوباره زنده میشوم.
گفتی کشم ز جمله ترا بیشتر کمال
من بیشتر برای همین کار زیستم
هوش مصنوعی: گفتی که من از همه بیشتر ویژگیهای خوب دارم و به همین خاطر برای این هدف زندگی کردهام.