شمارهٔ ۷۶۰
قدحی بیار ساقی که ز توبه شرمسارم
سر آن ندارم اکنون که به زهد سر درآرم
من از آن میی که خوردم ز ازل به یاد لعلت
به دو چشم نیممستت که هنوز در خُمارم
نروم به طعن دشمن ز درت به هیچ پانی
که سری نهادم اینجا که به تیغ بر ندارم
به نظاره گلستان جمال اور چو نرگس
همه چشم باشم آن دم که ز خاک سر بر آرم
ز می مغانه امشب کم و بیش هرچه باشد
بدهید ای حریفان بدهید انتظارم
قدحی بیار ساقی که رسم به دیر معنی
که ز خانقاه صورت نگشاد هیچ کارم
چه زیان اگرچه گشتم چو کمال رند و عاشق
که ز زهد و نیکنامی همه عمر بود عارم
اطلاعات
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قدحی بیار ساقی که ز توبه شرمسارم
سر آن ندارم اکنون که به زهد سر درآرم
هوش مصنوعی: ساقی، یک جام برایم بیاور؛ زیرا از توبه شرمندهام و اکنون که به زندگی زاهدانه روی آوردهام، دیگر اعتنایی به آن ندارم.
من از آن میی که خوردم ز ازل به یاد لعلت
به دو چشم نیممستت که هنوز در خُمارم
هوش مصنوعی: من از آن می که از روز ازل نوشیدهام، به یاد زیبایی تو، هنوز در حال مستی هستم و در چشمان نیمهبستم، نشانی از تو وجود دارد.
نروم به طعن دشمن ز درت به هیچ پانی
که سری نهادم اینجا که به تیغ بر ندارم
هوش مصنوعی: من به خاطر طعنههای دشمن از در تو خارج نمیشوم، چون سرم را در اینجا گذاشتهام و نمیخواهم با شمشیر برمیدارم.
به نظاره گلستان جمال اور چو نرگس
همه چشم باشم آن دم که ز خاک سر بر آرم
هوش مصنوعی: به تماشا و دلباختگی زیباییهای طبیعت مشغولم، مانند نرگس که فقط چشمهایم را بر زیباییها متمرکز میکنم، زمانی که از خاک سر برمیآورم.
ز می مغانه امشب کم و بیش هرچه باشد
بدهید ای حریفان بدهید انتظارم
هوش مصنوعی: امشب هرچقدر که میخواهید از شراب مغانی به من بدهید، ای دوستان، منتظرم.
قدحی بیار ساقی که رسم به دیر معنی
که ز خانقاه صورت نگشاد هیچ کارم
هوش مصنوعی: به من یک جام بیاور ای ساقی، چرا که نشان از میخانه دارد و از خانقاه هیچ کاری برای من انجام نشده است.
چه زیان اگرچه گشتم چو کمال رند و عاشق
که ز زهد و نیکنامی همه عمر بود عارم
هوش مصنوعی: چه زیانی دارد اگر من مانند یک رند و عاشق شوم، در حالی که تمام عمرم به زهد و نیکنامی گذشته و اینها برایم عیب شده است؟