گنجور

شمارهٔ ۷۴۸

شب که ز حسرت رخت چشم به ماه کرده ام
سوخته ماه و زهره را سینه چو آه کرده ام
در خور تیغ دیده ام پیش تو فرق خویش را
از تو به آفتاب اگر نیز نگاه کرده ام
گرچه ز خون کشتگان گشت رقیب سرخ روی
باز منش به درد دل روی سیاه کرده ام
ناصع اگر به بینیم روی به خاک راه او
هیچ مگوی کز تو به روی به راه کرده ام
بود همیشه جان من رسم تو بی گنه کشی
هیچ نمی کشی مرا من چه گناه کرده ام
خط چو دید بر رخت مهر دلم زیاده شد
نام خطت به آن سببه مهر گیاه کرده ام
آنچه کمال از آن دو رخ کرد بیان درین غزل
سهل مبین که فکر آن من بدو ماه کرده ام

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شب که ز حسرت رخت چشم به ماه کرده ام
سوخته ماه و زهره را سینه چو آه کرده ام
هوش مصنوعی: در شب که به خاطر دلتنگی تو به آسمان نگاه می‌کنم، به خاطر غم و اندوهم دل ماه و ستاره را هم می‌سوزانم و با سینه‌ای آکنده از حسرت، آه می‌کشم.
در خور تیغ دیده ام پیش تو فرق خویش را
از تو به آفتاب اگر نیز نگاه کرده ام
هوش مصنوعی: در برابر تیغ چشم تو، تفاوت خود را شناخته ام، حتی اگر به آفتاب هم نگاه کرده باشم.
گرچه ز خون کشتگان گشت رقیب سرخ روی
باز منش به درد دل روی سیاه کرده ام
هوش مصنوعی: هرچند که رقیب با خون کشتگان خود را به زیبایی و ظاهری دلربا آراسته است، اما من به خاطر درد دل خود، رنگی تیره و تاسف‌بار به چهره‌ام داده‌ام.
ناصع اگر به بینیم روی به خاک راه او
هیچ مگوی کز تو به روی به راه کرده ام
هوش مصنوعی: اگر جمال معشوق را ببینم و در خاک بمانم، هیچ نگویید که من از تو به عشق او گام برداشته‌ام.
بود همیشه جان من رسم تو بی گنه کشی
هیچ نمی کشی مرا من چه گناه کرده ام
هوش مصنوعی: همیشه جان من در اختیار تو بوده است، اما تو بلاگناهی به من آسیبی نمی‌زنی. من چه تقصیری دارم؟
خط چو دید بر رخت مهر دلم زیاده شد
نام خطت به آن سببه مهر گیاه کرده ام
هوش مصنوعی: وقتی خط زیبای تو را بر روی چهره‌ات دیدم، عشق من به تو بیشتر شد. به خاطر آن خط، مهر و محبت را در دل خود رشد داده‌ام.
آنچه کمال از آن دو رخ کرد بیان درین غزل
سهل مبین که فکر آن من بدو ماه کرده ام
هوش مصنوعی: هر آنچه که از زیبایی دو چهره حاصل شده، در این شعر به راحتی قابل فهم نیست؛ زیرا فکر من به آن ماه، به گونه‌ای دیگر صورت گرفته است.