شمارهٔ ۷۴۱
ساقی بیار شیشه می تا به هم خوریم
کز چرخ شیشه باز جگر خون چو ساغریم
کشتیست جام باده و غم بحر پر ز موج
کشتی روانه ساز کزین ورطه بگذریم
مطرب طلب کنیم و به بزم آوریم چنگ
ور چنگمان بدست نیاید نی آوریم
رند شرابخانه به سر میبرد سبو
ما هم بر آن سریم که با او به سر بریم
بر فرق خاک آن در و بر سر شراب لعل
گاهی ز لعل و گه ز گهر تاج بر سریم
بینیم آب خضر در آئینه قدح
ما را مبین حقیر که خضر و سکندریم
با محتسب بگری و مترس از کسی کمال
گر باده میخوریم حق کس نمیخوریم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ساقی بیار شیشه می تا به هم خوریم
کز چرخ شیشه باز جگر خون چو ساغریم
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیا شیشهی می را بیاور تا با هم نوش جان کنیم، زیرا از گردش روزگار، دلمان مانند شیشه شکسته و خونین شده است.
کشتیست جام باده و غم بحر پر ز موج
کشتی روانه ساز کزین ورطه بگذریم
هوش مصنوعی: یک کشتی پر از شراب است و دریا پر از غم و موجهای زیاد. بیایید این کشتی را به راه بیندازیم تا از این خطر گذشته و به امنیت برسیم.
مطرب طلب کنیم و به بزم آوریم چنگ
ور چنگمان بدست نیاید نی آوریم
هوش مصنوعی: ما دعوت میکنیم مطرب را تا به مهمانی بیاید و با چنگ خود، ما را خوشحال کند. اما اگر نتوانیم چنگ در دست بگیریم، نباید ناامید شویم و به دنبال چنگ دیگری نرویم.
رند شرابخانه به سر میبرد سبو
ما هم بر آن سریم که با او به سر بریم
هوش مصنوعی: همچنان که رند در میخانه به خوشگذرانی مشغول است، ما نیز در کنار او به نوشیدن و شادی میگذرانیم.
بر فرق خاک آن در و بر سر شراب لعل
گاهی ز لعل و گه ز گهر تاج بر سریم
هوش مصنوعی: به بالای خاک آن در، گاهی بر سر شراب قرمز، گاهی بر سر تاجی از سنگهای قیمتی قرار میگیرد.
بینیم آب خضر در آئینه قدح
ما را مبین حقیر که خضر و سکندریم
هوش مصنوعی: ببینیم که آیا آب خضر در جام ما انعکاس یافته و خودمان را در مقابل آن حقیر مییابیم که هم خضر و هم اسکندر را نشانهگذاری میکند.
با محتسب بگری و مترس از کسی کمال
گر باده میخوریم حق کس نمیخوریم
هوش مصنوعی: با کارشناس دینی درگیر نشو و از هیچ کس نترس، زیرا ما فقط به لذت بردن از شراب میپردازیم و به حقوق کسی تجاوز نمیکنیم.