شمارهٔ ۷۲
آن گل نو از کدامین بوستان برخاسته است
کز نسیم او ز هر سو بوی جان برخاسته است
عندالیان تا حکایت کرده زان بالا بلند
از درون سرو فریاد و فغان برخاسته است
گرد لب خال وخط او سینه ها از بسکه سوخت
دودها اینک ز جان عاشقان برخاسته است
گرد مشک است آن نشسته گرد رویش خط سبز
ظاهرا این گرد هم زان بوستان برخاسته است
ناله بالانشین از درد ننشیند فرو
بر سر صدری که این بنشیند آن برخاسته است
نقش هستی بر میان دوست نتوانیم بست
با وجودش نام هستی از میان برخاسته است
هر کسی گوید ز سر برخاست در عشقش کمال
سر چه باشد از سر جان و جهان برخاسته است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن گل نو از کدامین بوستان برخاسته است
کز نسیم او ز هر سو بوی جان برخاسته است
هوش مصنوعی: این گل تازه از کدام باغ سرسبز و خوشبو آمده است که بوی زندگی و جان در همه جا به خاطر نسیم آن پیچیده است؟
عندالیان تا حکایت کرده زان بالا بلند
از درون سرو فریاد و فغان برخاسته است
هوش مصنوعی: تا زمانی که داستان از زیباییهای بلندی و عظمت آن درخت سرو بازگو میشود، صدای ناله و فریاد از درون آن بلند شده است.
گرد لب خال وخط او سینه ها از بسکه سوخت
دودها اینک ز جان عاشقان برخاسته است
هوش مصنوعی: دور لب او، آثار زیبایی و خال و خطی وجود دارد که به قدری دلها را میسوزاند که دود آن به آسمان بلند شده و خبر از حال عاشقان میدهد.
گرد مشک است آن نشسته گرد رویش خط سبز
ظاهرا این گرد هم زان بوستان برخاسته است
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت ظاهری فردی اشاره دارد که در کنار او، خطی سبز رنگ دیده میشود. شاعر با تصویر کردن نوعی گرد و غبار معطر، اشاره میکند که این زیبایی و بوی خوش احتمالا از یک باغ و بوستان است که به این شکل جلوهگری میکند.
ناله بالانشین از درد ننشیند فرو
بر سر صدری که این بنشیند آن برخاسته است
هوش مصنوعی: نالههای کسی که در مرتبه بالاتری قرار دارد، به خاطر دردش بر سر کسی که در مرتبه پایینتر است نخواهد نشست، زیرا آن فرد که در پایینتر نشسته، خود به خاطر بهبود وضعیتش از جای خود بلند شده است.
نقش هستی بر میان دوست نتوانیم بست
با وجودش نام هستی از میان برخاسته است
هوش مصنوعی: دوست ما آنقدر اهمیت دارد که نمیتوانیم نقش وجود را بدون او تصور کنیم؛ چرا که با وجود او، اصل وجود و هستی از بین رفته.
هر کسی گوید ز سر برخاست در عشقش کمال
سر چه باشد از سر جان و جهان برخاسته است
هوش مصنوعی: اگر کسی بگوید که از عشق و محبت برخواسته، باید بداند که این احساس از جان و روح او برخاسته است. عشق تا حدی عمیق است که تاثیراتش فراتر از زندگی مادی و دنیوی اوست.