شمارهٔ ۷۱
آن شوخ که رفت از بر ما باز کجا رفت
دور از نظر اهل وفا باز کجا رفت
جان تازه کنان بر سر بالین ضعیفان
نا آمده چون باد صبا باز کجا رفت
درد دل رنجور مرا زان لب جانبخش
تا راده بشارت به شفا باز کجا رفت
آن شاه کزو خانه دل شاه نشین بود
از کلبه احزان گدا باز کجا رفت
شهباز صفت کرد بسی صید دل و باز
بگرت به ترک همه تا باز کجا رفت
دل رفت به بوی تو ز مسجد به خرابات
بیچاره نظر کن ز کجا باز کجا رفت
هم میکده هم صومعه خالی ز کمال است
تا اثر تو بزاری و دعا باز کجا رفت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن شوخ که رفت از بر ما باز کجا رفت
دور از نظر اهل وفا باز کجا رفت
هوش مصنوعی: آن شخص بازیگوش که از کنار ما رفت، حالا کجا رفته است؟ دور از دیده ی وفاداران، حالا کجا رفته است؟
جان تازه کنان بر سر بالین ضعیفان
نا آمده چون باد صبا باز کجا رفت
هوش مصنوعی: نفس تازهکننده بر سر بالین افراد ضعیف، ناگهان همچون باد صبا ناپدید شد.
درد دل رنجور مرا زان لب جانبخش
تا راده بشارت به شفا باز کجا رفت
هوش مصنوعی: درد و دل رنجور من از آن لبی که بخشنده است، دیگر کجا رفت که مژدهی درمان را برای من بیاورد؟
آن شاه کزو خانه دل شاه نشین بود
از کلبه احزان گدا باز کجا رفت
هوش مصنوعی: آن پادشاهی که خانه دلش پر از شادی و نشانی از بزرگی بود، دیگر کجا رفته است که اکنون در کلبه غم و اندوه یک گدا قرار دارد؟
شهباز صفت کرد بسی صید دل و باز
بگرت به ترک همه تا باز کجا رفت
هوش مصنوعی: پرندهای مانند شهباز زبده شکار کرده و دلهای بسیاری را مورد توجه قرار داده است. اما این پرنده، حالا از دنیای خود دور شده و نمیداند که در کجا باید برگردد.
دل رفت به بوی تو ز مسجد به خرابات
بیچاره نظر کن ز کجا باز کجا رفت
هوش مصنوعی: دل من به خاطر یاد تو از مسجد دور شده و به خرابهها رفته است. بیچاره! نگاه کن که از کجا رفته و به کجا رسیده.
هم میکده هم صومعه خالی ز کمال است
تا اثر تو بزاری و دعا باز کجا رفت
هوش مصنوعی: هم میکده و هم صومعه، هر دو از کمال تهی شدهاند. تا زمانی که اثر تو در آنها نمانده است و دعا هم دیگر به کجا رفته است.