شمارهٔ ۷۱۶
چه خوشتر دولتی زینم که دایم با تو بنشینم
که سیری نیست از رویت مرا چندان که میبینم
به چشم ناتوان زین سان که بردی خوابم از مژگان
نبیند که به خواب اکنون که آید سر به بالینم
شب هجرانت از هر سو فشاندم اشک دور از تو
چو مه گشت از نظر غایب به رفت از دیده پروینم
گیم پیش کسان خوانی مسگ کو گه گدای در
برد هرکس حسد بر من مکن تعظیم چندینم
لبت را چون نگویم کز دهانت هست نازکتر
که جان بر یک سر موی تو نتوانم که بگزینم
حدیث حسن رخسارت چو گل تا کردهام دفتر
ورق را سرخروییهاست از گفتار رنگینم
مرا گویی کمال آیین عاشق بیدلی باشد
اگر بیدل نِیَم جانا من از عشق تو بیدینم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه خوشتر دولتی زینم که دایم با تو بنشینم
که سیری نیست از رویت مرا چندان که میبینم
هوش مصنوعی: چه زیباست حالتی که من همیشه در کنار تو باشم، زیرا هرگز از تماشای چهرهات سیر نمیشوم، هرچه بیشتر تو را میبینم.
به چشم ناتوان زین سان که بردی خوابم از مژگان
نبیند که به خواب اکنون که آید سر به بالینم
هوش مصنوعی: چشم ضعیف من که به خاطر مژگان تو خوابم را گرفت، حالا نمیتواند ببیند که در خواب وقتی به بالینم میآیی، چه احساسی دارم.
شب هجرانت از هر سو فشاندم اشک دور از تو
چو مه گشت از نظر غایب به رفت از دیده پروینم
هوش مصنوعی: در شب جداییات، از همه جا اشک ریختم. دور از تو مانند ماهی که از دید غایب میشود، پروینم هم از نظر دور شده است.
گیم پیش کسان خوانی مسگ کو گه گدای در
برد هرکس حسد بر من مکن تعظیم چندینم
هوش مصنوعی: در جمعی که صحبت از احترام و جایگاه است، کسی نباید به من حسادت کند. من نیز در کنار دیگران ارزشمند و محترم هستم، پس نباید از جایگاه من ناراحت شوند.
لبت را چون نگویم کز دهانت هست نازکتر
که جان بر یک سر موی تو نتوانم که بگزینم
هوش مصنوعی: من نمیتوانم زیبایی لبت را وصف کنم، زیرا خود لبت از کلامم زیباتر است. برای من جانم را هم نمیتوانم در برابر یک تار موی تو قرار دهم.
حدیث حسن رخسارت چو گل تا کردهام دفتر
ورق را سرخروییهاست از گفتار رنگینم
هوش مصنوعی: من درباره زیبایی چهرهات مانند گل صحبت کردهام و همه این سخنان و یادداشتها مربوط به سرخی رخسار توست که از کلام شاداب و رنگین من نشأت میگیرد.
مرا گویی کمال آیین عاشق بیدلی باشد
اگر بیدل نِیَم جانا من از عشق تو بیدینم
هوش مصنوعی: میگویی که برای عاشق حقیقتش در بیدلی است، اما من که بیدلم از عشق تو، خود را از دین فراتر میبینم.