گنجور

شمارهٔ ۶۹۴

به درد تو جز ناله همدم ندارم
کسی را درین پرده محرم ندارم
جفای جهان میکشد عاقل و من
غمت دارم و از جهان غم ندارم
به مهر رخت عالمی دارم امروز
که یک ذره پروای عالم ندارم
در دست دور از دهانت
من این نکته چندان مسلم ندارم
غم و محنت و درد چندانکه خواهی
سلیمان وقتم که خانم ندارم
از آن دم که غایب ز چشم کمالی
من از دولت عشق تو کم ندارم

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به درد تو جز ناله همدم ندارم
کسی را درین پرده محرم ندارم
هوش مصنوعی: در این دنیا کسی را جز ناله‌های دل خودم ندارم که به دردهایم گوش کند و از رازهایم آگاه باشد.
جفای جهان میکشد عاقل و من
غمت دارم و از جهان غم ندارم
هوش مصنوعی: دنیا به عاقلان ستم می‌کند، اما من تنها به غم تو فکر می‌کنم و از مشکلات دنیا بی‌خبرم.
به مهر رخت عالمی دارم امروز
که یک ذره پروای عالم ندارم
هوش مصنوعی: امروز به خاطر زیبایی چهره‌ات، تمام جهان را در اختیار دارم و هیچ توجهی به دیگران برایم اهمیتی ندارد.
در دست دور از دهانت
من این نکته چندان مسلم ندارم
هوش مصنوعی: من نسبت به این نکته که در دست من و دور از دهان توست، به هیچ وجه مطمئن نیستم.
غم و محنت و درد چندانکه خواهی
سلیمان وقتم که خانم ندارم
هوش مصنوعی: من هر اندازه که بخواهم غم و درد و رنج را تجربه می‌کنم، اما وقتی که به خاطر نداشتن همسری برایم وقت ندارم.
از آن دم که غایب ز چشم کمالی
من از دولت عشق تو کم ندارم
هوش مصنوعی: از وقتی که زیبایی تو از نظرم دور شده، از نعمت عشق تو چیزی کم ندارم.