گنجور

شمارهٔ ۶۸۹

باز در عشق یکی دل به غلامی دادم
خواجه را گو که بیاید به مبارکبادم
بنده را از تو چه جای گله، آزادیهاست
هست جای گله وقتی که کنی آزادم
تو چه شاخ گلی و بی تو مرا رخ شده زرد
منم آن برگ که از شاخ جدا افتادم
بر فلک ناله من گوش ملایک کر ساخت
آه اگر در دل شبها شنوی فریادم
از می عشق تو ساقی قدحی داد مرا
که می خلد و لب حور برفت از بادم
با تو بنیاد نهم باتز طرب خانه عشق
طاق ابروی تو گر بر نکنه بنیادم
الف قد تو آن روز برد راه کمال
که به مکتب الف و بی بنوشت استادم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز در عشق یکی دل به غلامی دادم
خواجه را گو که بیاید به مبارکبادم
هوش مصنوعی: من دوباره در عشق، دل خود را به یک بنده سپردم. به دوست بگو که بیاید و این را به من تبریک بگوید.
بنده را از تو چه جای گله، آزادیهاست
هست جای گله وقتی که کنی آزادم
هوش مصنوعی: من از تو هیچ شکایتی ندارم، چون وقتی که مرا آزاد کنی، خود این آزادی است که می‌تواند موجب ناراحتی باشد.
تو چه شاخ گلی و بی تو مرا رخ شده زرد
منم آن برگ که از شاخ جدا افتادم
هوش مصنوعی: تو چقدر زیبا و سرزنده‌ای، اما بی تو حال من خراب است و چهره‌ام رنگ باخته. من همان برگ هستم که از شاخه جدا شده‌ام.
بر فلک ناله من گوش ملایک کر ساخت
آه اگر در دل شبها شنوی فریادم
هوش مصنوعی: ناله‌های من به قدری بلند و دردناک است که حتی ملائکه از شنیدنش بازمی‌مانند. ای کاش تو هم در دل شب‌ها فریاد من را بشنوی.
از می عشق تو ساقی قدحی داد مرا
که می خلد و لب حور برفت از بادم
هوش مصنوعی: ساقی از عشق تو جامی به من داد که طعم آن بهشتی بود و موجب شد که یاد لب‌های پری را از یاد ببرم.
با تو بنیاد نهم باتز طرب خانه عشق
طاق ابروی تو گر بر نکنه بنیادم
هوش مصنوعی: اگر با تو همدم شوم و در عشق تو شاد باشم، به قد و زیبایی تو تکیه می‌کنم. حتی اگر تو پایه‌های عشق من را سست کنی، باز هم عشق تو برایم ارزشمند است.
الف قد تو آن روز برد راه کمال
که به مکتب الف و بی بنوشت استادم
هوش مصنوعی: آن روز که به مدرسه رفتم و معلمم به من الفبا یاد داد، زیبایی قامت تو مرا به سمت کمال هدایت کرد.