شمارهٔ ۶۸۴
از لب و زلف او نشان جستم و باز یافتم
آب حیات خوردم و عمر دراز یافتم
سر خداست نقطه ان دهن و در آن سخن
واقف سر غیب را محرم راز یافتم
راهروان کعبه گو بر پی من نهید پی
کز سر کوی او رهی سوی حجاز یافتم
جنت نسیه زاهدا تو به نماز یافتی
دولت وصل نقد را من به نیاز یافتم
چون به نظاره آمدم روز شکار دلبران
دام دل سبکتکین زلف ایاز یافتم
نی توبه بندگان خود جور و ستم کنی و بس
جمله شهان حسن را بنده نواز یافتم
بر سر کوی دلبران بود کمال گم شده
گرد در تو اش طلب کردم و باز یافتم
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از لب و زلف او نشان جستم و باز یافتم
آب حیات خوردم و عمر دراز یافتم
هوش مصنوعی: از لب و موهای او سرنخی پیدا کردم و دوباره به آن دست یافتم، آب حیات را نوشیدم و زندگی طولانیتری پیدا کردم.
سر خداست نقطه ان دهن و در آن سخن
واقف سر غیب را محرم راز یافتم
هوش مصنوعی: نقطهای که خداوند در آن قرار دارد، به مانند دهانی است که در آن سخن گویی راز آلود وجود دارد. من توانستم به این راز پنهان دسترسی پیدا کنم و به اسرار نهان آگاه شوم.
راهروان کعبه گو بر پی من نهید پی
کز سر کوی او رهی سوی حجاز یافتم
هوش مصنوعی: ای رهگذران، شما هم قدم در مسیر من بگذارید، زیرا من از کوی محبوب به سوی سرزمین حجاز راهی پیدا کردهام.
جنت نسیه زاهدا تو به نماز یافتی
دولت وصل نقد را من به نیاز یافتم
هوش مصنوعی: بهشت را در انتظار و به خاطر عبادت بهدست آوردی، اما من به واسطه نیاز و درخواست حقیقت وصال را بهدست آوردم.
چون به نظاره آمدم روز شکار دلبران
دام دل سبکتکین زلف ایاز یافتم
هوش مصنوعی: زمانی که به تماشای شکار دلبران نشستم، دام دل سبکتکین را در زلف ایاز یافتم.
نی توبه بندگان خود جور و ستم کنی و بس
جمله شهان حسن را بنده نواز یافتم
هوش مصنوعی: خداوند از بندگانش میخواهد که نسبت به یکدیگر عادل و مهربان باشند و هیچگاه به ظلم و ستم نپردازند. او از زیبایی و حسن موجودات جهان، به عنوان نشانهی بندگی و لطف یاد میکند.
بر سر کوی دلبران بود کمال گم شده
گرد در تو اش طلب کردم و باز یافتم
هوش مصنوعی: در فضای عشق و زیباییها، گمشدهای را جستوجو کردم و در حین چرخیدن دور آنجا، دوباره آن را پیدا کردم.