شمارهٔ ۶۸۱
نیست کس را به حسن روی تو قیل
چه توان گفت روشن است دلیل
با لیت چشم را مضایقه چیست
م ت کی دیده به نقل بخیل
می کشد سر ز خاک پای تو زلف
راست است این سخن که کل طویل
دل سنگین تو به جانب مهر
نکند با هزار جر ثقیل
غم تو خوردم آنگهی کشتی
خوبها پیش خورد کرد فتیل
دین و دنیا فشاند بر تو کمال
که همین داشت از کثیر و قلیل
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نیست کس را به حسن روی تو قیل
چه توان گفت روشن است دلیل
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند درباره زیبایی چهرهات چیزی بگوید، چرا که دلیل روشنی برای این زیبایی وجود دارد.
با لیت چشم را مضایقه چیست
م ت کی دیده به نقل بخیل
هوش مصنوعی: چرا از نگاه کردن به چشم محبوب خود دریغ میکنی؟ مگر چشمان نازک و زیبا را میتوان به راحتی نادیده گرفت؟
می کشد سر ز خاک پای تو زلف
راست است این سخن که کل طویل
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی و قدرت تأثیرپذیری عشق اشاره دارد. از خاک پای محبوب شروع میشود و با زلف راست به اوج زیبایی میرسد، به معنای اینکه عشق و زیبایی در زندگی انسان میتواند آنقدر قوت و انرژی ایجاد کند که از وضعیتهای دشوار و بیحالی به سوی روشنی و سرزندگی پیش برود. ارتباط عمیق و عاشقانه میتواند به انسان انگیزه و روحیه تازهای ببخشد.
دل سنگین تو به جانب مهر
نکند با هزار جر ثقیل
هوش مصنوعی: دل سنگین تو به سمت محبت نمیچرخد، هرچند بارهای سنگینی بر دوش داشته باشی.
غم تو خوردم آنگهی کشتی
خوبها پیش خورد کرد فتیل
هوش مصنوعی: من به خاطر غم تو رنج کشیدم و در این میان، کشتی نیکان را به دریا انداختم و آن را آتش زدم.
دین و دنیا فشاند بر تو کمال
که همین داشت از کثیر و قلیل
هوش مصنوعی: دنیا و دین بر تو کمال و خوبی ارائه میدهند، همانطور که از چیزهای کم و زیاد به دست میآید.