گنجور

شمارهٔ ۶۶۶

نارگی می جنبدم در تن چو چنگ
باشه آهنگم بمیهای چو زنگ
زاهدا رزق از ازل بنهاده اند
بر کف ما جام و در دست تو سنگ
نیست ما را در میان مال پدر
با منت جان برادر چیست جنگ
سلسبیل ما و حور اینک بنقد
ساقی گلبو شراب لاله رنگ
ساقیا می ده که شاهد رخ نمود
موسم گل شد چه فرمائی درنگ
چون دهان و زلف او بی عکس جام
هسته بر مستان جهان تاریک و تنگ
می به آواز پریشم خور کمال
مطربی گر آیدت روزی به چنگ

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نارگی می جنبدم در تن چو چنگ
باشه آهنگم بمیهای چو زنگ
هوش مصنوعی: درونم مانند نارگی یکی است و حرکتی شبیه به زنگ دارد، همچون آوای آهنگین که بر می‌خیزد.
زاهدا رزق از ازل بنهاده اند
بر کف ما جام و در دست تو سنگ
هوش مصنوعی: ای زاهد، روزی از قدیم برای ما در دستان ما جامی قرار داده‌اند و در دستان تو تنها سنگی است.
نیست ما را در میان مال پدر
با منت جان برادر چیست جنگ
هوش مصنوعی: ما در میان ثروت پدرمان، هیچ چیزی نمی‌خواهیم که جان برادر را به خطر بیندازیم و بر سر آن با همدیگر دعوا کنیم.
سلسبیل ما و حور اینک بنقد
ساقی گلبو شراب لاله رنگ
هوش مصنوعی: چشمه‌سارهای بهشتی و حوری‌ها اکنون در کنار ما هستند و ساقی با شراب لاله‌ای رنگ، گل‌های زیبا را تقدیم می‌کند.
ساقیا می ده که شاهد رخ نمود
موسم گل شد چه فرمائی درنگ
هوش مصنوعی: ای ساقی، باده بنوشان که معشوقه‌ام نمایان شده و فصل گل آمده است. چه زیباست که در این لحظه مکث کنی.
چون دهان و زلف او بی عکس جام
هسته بر مستان جهان تاریک و تنگ
هوش مصنوعی: چهره و موهای او مانند جامی است که در آن تصویر نیست، و همین باعث می‌شود که در نظرم، دنیای مستان به تاریکی و تنگی بیفتد.
می به آواز پریشم خور کمال
مطربی گر آیدت روزی به چنگ
هوش مصنوعی: نوشیدن جام شراب و لذت بردن از موسیقی و هنر، هرگاه فرصتی پیش بیاید، موجب شادی و تکامل می‌شود.