شمارهٔ ۶۵۹
زهی بدایت حسن رخنه نهایت لطف
خط تو حجت حسن و لب تو آیت لطف
غم تو قاصد جان شد خط و لبت نگذاشت
زهی رعایت حسن و زهی حمایت لطف
به یک خط و دو ورق شرح کرده اند و بیان
خطت مقالت حسن و لبت حکایت لطف
وجود من ز خیالت چنان لطیف شدست
که آب میچکد از دیده ام ز غایت لطف
به از نهایت حسن گل است ز خنده او
دهان تنگ تو چون غنچه در هدایت لطف
مرا که ورد زبان ذکر آن لب و دهن است
خطاست گر نکنم در سخن رعایت لطف
کمال بر تو سخن ختم شد برو خوبی
که حد حسن همین باشد و نهایت لطف
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زهی بدایت حسن رخنه نهایت لطف
خط تو حجت حسن و لب تو آیت لطف
هوش مصنوعی: چه آغاز زیبایی از چهرهات و چه نهایت نیکی خط تو! کلام تو نشانهای از زیبایی و لبهای تو نشانی از لطف و محبت هستند.
غم تو قاصد جان شد خط و لبت نگذاشت
زهی رعایت حسن و زهی حمایت لطف
هوش مصنوعی: غم تو به مراتب جانم را به درد آورده و لبهای تو به من اجازه ندادند که از زیبایی و لطف تو بهرهمند شوم.
به یک خط و دو ورق شرح کرده اند و بیان
خطت مقالت حسن و لبت حکایت لطف
هوش مصنوعی: با یک خط و دو ورق، زیبایی های خطت و دلنوازی لبت را به طور خلاصه توصیف کرده اند.
وجود من ز خیالت چنان لطیف شدست
که آب میچکد از دیده ام ز غایت لطف
هوش مصنوعی: وجود من به خاطر خیال تو آنقدر نرم و لطیف شده است که از دیدگانم به خاطر محبت زیاد، اشک میریزد.
به از نهایت حسن گل است ز خنده او
دهان تنگ تو چون غنچه در هدایت لطف
هوش مصنوعی: لبخند تو همچون غنچهای زیبا و دلنواز است که از زیبایی گل بهتر و دلنشینتر است. این لبخند به من کمک میکند تا در مسیر محبت و مهربانی هدایت شوم.
مرا که ورد زبان ذکر آن لب و دهن است
خطاست گر نکنم در سخن رعایت لطف
هوش مصنوعی: اگر کسی که نامش بر لبان و زبانهاست را نادیده بگیرم و در گفتارم احترام و لطف را رعایت نکنم، این اشتباهی بزرگ خواهد بود.
کمال بر تو سخن ختم شد برو خوبی
که حد حسن همین باشد و نهایت لطف
هوش مصنوعی: تمام زیباییها و خوبیها در تو به اوج خود رسیده و به پایان رسیده است. بنابراین، بایسته است که به سادگی به خوبیهای خود ادامه دهی، چرا که بهترین و کاملترین ویژگیها در همین حد خلاصه میشود.

کمال خجندی