شمارهٔ ۶۴۸
نیستم دسترسی آنکه ببوسم پایش
در برفت وز سر من نرود سودایش
عاشق ار سر دل خویش نیارد به زبان
خود گواهی دهد از حال درون سیمایش
حال بیداری شمع از دل رنجور بپرس
که چه آمد به سر از دیده شب پیمایش
شد چنان گرم به رخسار خود آن شمع چگل
که به پروانه دلان نیست دگر بروایش
جای آنست که چون سایه روڈ سرو ز جای
گر بگویند به بستان صفت بالایش
طوطی از گفته مانند مکرر چند
تا براندیم حدیث از لب شکر خایش
گر قدم رنجه کن آن سرو به سروقت کمال
که سری دارد و خواهد که نهد بر پایش
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نیستم دسترسی آنکه ببوسم پایش
در برفت وز سر من نرود سودایش
هوش مصنوعی: من به کسی که دلم میخواهد پایش را ببوسم، دسترسی ندارم و او از ذهن من نمیرود.
عاشق ار سر دل خویش نیارد به زبان
خود گواهی دهد از حال درون سیمایش
هوش مصنوعی: اگر عاشق بتواند از احساسات واقعی خود به زبان بیاورد، نشان دهنده حال درونیاش خواهد بود.
حال بیداری شمع از دل رنجور بپرس
که چه آمد به سر از دیده شب پیمایش
هوش مصنوعی: از شمع بپرس که در حال بیداریاش چه بر او گذشته است، چرا که دلش رنجور است و شب را با درد و غم گذرانده است.
شد چنان گرم به رخسار خود آن شمع چگل
که به پروانه دلان نیست دگر بروایش
هوش مصنوعی: شمع زیبای صورتش به حدی درخشان و جذاب شده که دیگر پروانههای عاشق نمیتوانند به سوی او بیایند.
جای آنست که چون سایه روڈ سرو ز جای
گر بگویند به بستان صفت بالایش
هوش مصنوعی: بهتر است که مانند سایهای از درخت سرو در جایی بنشینی که اگر دربارهات صحبت کردند، بگویند به زیبایی و بالای آن درخت اشاره دارند.
طوطی از گفته مانند مکرر چند
تا براندیم حدیث از لب شکر خایش
هوش مصنوعی: طوطی از روی صحبتهای خود، مانند تالار تکرار، داستانهایی را از لب شیرین محبوبش نقل میکند.
گر قدم رنجه کن آن سرو به سروقت کمال
که سری دارد و خواهد که نهد بر پایش
هوش مصنوعی: اگر آن سرو خوشچهره با مهربانی به دیدار تو بیاید، دلیلی ندارد که او را نپسندی، چراکه او زیبایی و کمالی دارد که باعث میشود بر پایش قدرت و ارادهای عظیم بنهد.