گنجور

شمارهٔ ۶۴۲

ما به شادی جهانی نفروشیم
دولت این است که ما یافته ایم از ستمش
غمش صاحب درد شناسد که چه لذت دارد
آن حلاوت که به مجروح رسد از المش
تو بصورتگر چین باز نما عارضه خویش
تا خطت بیند و از دست بیفتد قلمش
چون قلم بر ورق عشق نشد حرف شناس
تا نشد پاک ز دیباچه هستی رقمش
هر که آشفته آن سلسله مشکین نیست
کرده اند اهل محبت به جنون مهمش
سالک آنست که هر دم ز سر راه وجود
ببرد جاذبه عشق بکوی عدمش
تا قدم بر سر هستی ننهد مرد کمال
کس نخواند به جهان عاشق ثابت قدمش

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما به شادی جهانی نفروشیم
دولت این است که ما یافته ایم از ستمش
هوش مصنوعی: ما خوشی و خوشبختی خود را به شادی دنیا نمی‌فروشیم، چون آنچه از ستم‌ها و مشکلات به دست آورده‌ایم برتر از هر چیزی است.
غمش صاحب درد شناسد که چه لذت دارد
آن حلاوت که به مجروح رسد از المش
هوش مصنوعی: فقط کسی که خود درد و غم را تجربه کرده باشد، می‌داند که چه خوشی و لذت خاصی در آن تجلی می‌یابد که به مجروح از درد و رنجش می‌رسد.
تو بصورتگر چین باز نما عارضه خویش
تا خطت بیند و از دست بیفتد قلمش
هوش مصنوعی: به خودت جلوه‌ای بده و زیبایی‌ات را به نمایش بگذار تا آن‌قدر تأثیرگذار باشی که قلم‌ها از نوشتن درباره‌ات درماند شوند.
چون قلم بر ورق عشق نشد حرف شناس
تا نشد پاک ز دیباچه هستی رقمش
هوش مصنوعی: وقتی که عشق به زبان نمی‌آید و قدرت خود را نشان نمی‌دهد، نمی‌توان به درستی آنچه را که هست فهمید و در واقعیت اتفاقات را شناسایی کرد. در این حالت، وجود انسان و ویژگی‌هایش به‌خوبی شناخته نمی‌شود و مانند یک نوشته بی‌معنا باقی می‌ماند.
هر که آشفته آن سلسله مشکین نیست
کرده اند اهل محبت به جنون مهمش
هوش مصنوعی: هر کسی که درگیر عشق و محبت است و دچار آشفتگی ذهنی شده، به خاطر آن است که اهل محبت او را به‌سمت جنون سوق داده‌اند.
سالک آنست که هر دم ز سر راه وجود
ببرد جاذبه عشق بکوی عدمش
هوش مصنوعی: سالک کسی است که هر لحظه از مسیر وجود خود فاصله می‌گیرد و با جاذبه عشق به سوی عدم و بی‌نهایت حرکت می‌کند.
تا قدم بر سر هستی ننهد مرد کمال
کس نخواند به جهان عاشق ثابت قدمش
هوش مصنوعی: تا زمانی که مردی بر سر هستی قرار نگیرد و قدمی برندارد، هیچ کسی در جهان را عاشق ثابت‌قدم نمی‌خواند.