شمارهٔ ۶۳۰
دل مسکین که می بینی ازینسان بی زر و زورش
به کوی میکده کردند خوبان مفلس و عورش
شراب لعل می نوش من از جام زمرد گون
ا س ت که زاهد افعی وقت است و میسازم بدین کورش
به قصد جام ما در دست دارد سنگها بارب رسد
نماند محتسب وآنها بماند بر سر گورش
از حال رفتگان ما مگر با ما دگر ساقی
که سازد بادة تلخ تو آب دیده ده شورش
سلیمان کر که در جوف هوا تعهدش کشیدندی
کنون چون جو شد اندر خاک و هر سو می کشد مورش
جهان با جمله لذآتش به زنبور عسل ماند
که شیرینیش بسیار است و زان افزون شر و شورش
کمال از ضعف تن چون شمع دارد زرقشان چهره
میر کی شود وصل بتان با این زر و زورش
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل مسکین که می بینی ازینسان بی زر و زورش
به کوی میکده کردند خوبان مفلس و عورش
هوش مصنوعی: دل بیچارهای که میبینی، به خاطر نداشتن سرمایه و قدرت، در کوچه میکده مورد توجه خوبان قرار گرفته است، حتی اگر خود او توانایی نداشته باشد.
شراب لعل می نوش من از جام زمرد گون
ا س ت که زاهد افعی وقت است و میسازم بدین کورش
هوش مصنوعی: شراب قرمز رنگی بنوش که در جامی به رنگ زمرد است، زیرا زاهدان و راستگویان در زمان ما مانند مار، سمی و خطرناک شدهاند و من این نوشیدنی را برای تسکین خود میسازم.
به قصد جام ما در دست دارد سنگها بارب رسد
نماند محتسب وآنها بماند بر سر گورش
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالتی از شوق و اشتیاق برای عشق و نوشیدن میپردازد. شاعر با به تصویر کشیدن صحنهای از زندگی، به طور خاص به موانع و محدودیتهای اجتماعی اشاره میکند. گویا میگوید که در آرزوی نوشیدن و لذت بردن از زندگی، سنگ و سختیها را در دست دارد. در نهایت، او آرزو میکند که در آن لحظه، هیچ چیز مانع او نشود و سختگیران و قوانین سفت و سخت به فراموشی سپرده شوند و تنها یاد و خاطره را بر جای بگذارند.
از حال رفتگان ما مگر با ما دگر ساقی
که سازد بادة تلخ تو آب دیده ده شورش
هوش مصنوعی: آیا کسی دیگر غیر از تو میتواند برای ما دمی شادبی بیاورد؟ ای ساقی، که این نوشیدنی تلخ را به آبی تبدیل کنی که از چشممان میریزد و نشاندهندهی غم و اندوه ماست.
سلیمان کر که در جوف هوا تعهدش کشیدندی
کنون چون جو شد اندر خاک و هر سو می کشد مورش
هوش مصنوعی: سلیمان، که در آسمان کسی به او توجه ویژه داشت، اکنون به زیر زمین رفته و در خاک مدفون شده است و این در حالی است که مورچهها در همه جا به دنبالش میگردند.
جهان با جمله لذآتش به زنبور عسل ماند
که شیرینیش بسیار است و زان افزون شر و شورش
هوش مصنوعی: جهان مانند زنبور عسل است که با وجود شیرینی بسیارش، در آن شر و شور زیادی هم وجود دارد.
کمال از ضعف تن چون شمع دارد زرقشان چهره
میر کی شود وصل بتان با این زر و زورش
هوش مصنوعی: کمال و زیبایی از ضعفی که در جسم وجود دارد، مانند روشنی شمعی است. چهرهای که درخشش دارد، کی میتواند به محبوبان وصل شود با این میزان ثروت و قدرتش؟