شمارهٔ ۶۲۵
به مطرب شبه چه خوش میگفت چنگش
خوشا می کز لب ساقیست رنگش
چو ساغر رفته بود از دست مطرب
به صد تصنیف آوردم به چنگش
چه بیم از محتسب بیمم ز شیشه است
که می ترسم برآید پا به سنگش
دهان تنگ و چشم تنگ دارد
بود زین جن خوبی نگ نگش
جدلها کرد دی واعظ به یک مست
نمی افتد خطا هرگز خدنگش
شب و روزت کمال این می به کف باد
که گه آئینه خوانی گاه زنگش
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به مطرب شبه چه خوش میگفت چنگش
خوشا می کز لب ساقیست رنگش
هوش مصنوعی: مطرب در مورد لحن و نوازی خود میگوید که صدای او شیوا و دلنشین است و خوشبختانه رنگ لبهای ساقی نیز به اندازۀ صدای او زیباست.
چو ساغر رفته بود از دست مطرب
به صد تصنیف آوردم به چنگش
هوش مصنوعی: وقتی که جام از دست نوازنده رفته بود، من با صدای زیبا و آهنگهای مختلف او را به دام انداختم.
چه بیم از محتسب بیمم ز شیشه است
که می ترسم برآید پا به سنگش
هوش مصنوعی: من از محتسب میترسم، اما ترسم بیشتر از شیشهای است که در دست دارم، چرا که نگرانم اگر پایش به سنگی برخورد کند، بشکند.
دهان تنگ و چشم تنگ دارد
بود زین جن خوبی نگ نگش
هوش مصنوعی: او که دهان و چشم تنگی دارد، از خوبان این جن زشتی را به نمایش میگذارد.
جدلها کرد دی واعظ به یک مست
نمی افتد خطا هرگز خدنگش
هوش مصنوعی: واعظ مباحثهها و جدلهای زیادی میکند، اما فردی که در حال مستی است هرگز به اشتباه نمیافتد؛ چون او هدفش غیر از بحث و جدل است و به حقیقتی عمیقتر دست یافته است.
شب و روزت کمال این می به کف باد
که گه آئینه خوانی گاه زنگش
هوش مصنوعی: زندگیات را با کمال و زیبایی این می پر کن، زیرا گاهی اوقات مانند آینه روشن و شفاف میشود و گاهی دیگر زنگزده و کدر.