شمارهٔ ۶۲
مطلع انوار حسن است آن رخ چون آفتاب
مطلعی گفتم بدین خوبی که می گوید جواب
باتو چون زلفت چه خوش باشد شب آوردن به روز
کاشکی این دولت بیدار میدیدم به خواب
گو دل ریشم بجوئید آن در چشم از راه لطف
زانکه بر مستان بسی حق نمک دارد کباب
در میان دیده و دیدار جان افزای دوست
چند مانع میشوی بارب برافتی ای نقاب
چشمم ار خاک درت جوید فکن در دامنش
مردمان گویند نیکونی کن و افکن در آب
ای امام آن ابروان گر در نماز آری به چشم
بعد ازین محراب را چون چشم او بینی به خواب
گفتمش در عشق رویت فتونی دارد کمال
قصه پروانه فردا باز پرسند از چراغ
در چکان بعنی جوایی گونه بر وجه عتاب
گفت نی ای روشنی والله اعلم بالصواب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مطلع انوار حسن است آن رخ چون آفتاب
مطلعی گفتم بدین خوبی که می گوید جواب
هوش مصنوعی: آن چهره چون آفتاب، تابش زیبایی را به نمایش میگذارد. وقتی زیبایی او را میبینم، میفهمم که چقدر این توصیف به حقیقت نزدیک است و لازم است به آن پاسخ دهم.
باتو چون زلفت چه خوش باشد شب آوردن به روز
کاشکی این دولت بیدار میدیدم به خواب
هوش مصنوعی: با تو بودن در شبها، چون زلفهای تو زیباست که این روزها به خواب میرود. ای کاش این خوشبختی را در بیداری میدیدم.
گو دل ریشم بجوئید آن در چشم از راه لطف
زانکه بر مستان بسی حق نمک دارد کباب
هوش مصنوعی: بروید و دل شکستهام را بازجویی کنید. آن کسی که با نگاه لطفش آمده است. زیرا بر مستان (عاشقان) خیلی زیاد محبت و بخشش دارد؛ مثل اینکه کبابی را با نمک مزهدار میکند.
در میان دیده و دیدار جان افزای دوست
چند مانع میشوی بارب برافتی ای نقاب
هوش مصنوعی: در بین چشم و دیدار محبوب، چندین مانع وجود دارد که تو را از حضور او دور میکند. ای پرده، چرا میافتی و مانع دیدن نمیشوی؟
چشمم ار خاک درت جوید فکن در دامنش
مردمان گویند نیکونی کن و افکن در آب
هوش مصنوعی: اگر چشمانم خاک درب خانهات را بخواهد و به آن نظر کند، پس آن را در آغوشش بریز؛ مردم میگویند خوبست و آن را در آبریزد.
ای امام آن ابروان گر در نماز آری به چشم
بعد ازین محراب را چون چشم او بینی به خواب
هوش مصنوعی: ای امام! اگر ابروانِ تو را در نماز ببینم، بعد از این، محراب را مثل چشم تو در خواب میبینم.
گفتمش در عشق رویت فتونی دارد کمال
قصه پروانه فردا باز پرسند از چراغ
هوش مصنوعی: به او گفتم که عشق به چهرهات جذابیتی دارد که داستان پروانه را در فردا از نور چراغ خواهند پرسید.
در چکان بعنی جوایی گونه بر وجه عتاب
گفت نی ای روشنی والله اعلم بالصواب
هوش مصنوعی: در اینجا شخص به دیگری با لحنی معترضانه و تلخ صحبت میکند و میگوید که ای روشنایی، تنها خداوند میداند حقیقت چیست. این گفتوگو نشاندهنده نوعی ناامیدی یا دلخوری است که در آن، فرد به دنبال پیدا کردن حقیقت یا پاسخ درست میباشد.