گنجور

شمارهٔ ۶۱۸

گر به مسجد نروم قبله من روی تو بس
بعد ازین گوشه محراب من ابروی تو بس
عذر خواهان گناهان شبان روزی من
غم روی تو و آشفتگی موی تو بس
روز محشر که بیارد همه کس دستاویز
من سودا زده را حلقه گیسوی تو بس
حور عین گر نگشاید در فردوس مرا
هوس روی تو و خاک سر کوی تو بس
ور شرابش ندهد ساقی رضوان بهشت
سر خوش نرگس جادوی را بوی تو بس
باغیانا نروم دیدن باغ نو که شد
دیده را با قدش از سرو لب جوی تو بس
نیست حاجت که کشی تیغ به آزار کمال
که به خون ریختنش غمزة جادوی تو بس

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر به مسجد نروم قبله من روی تو بس
بعد ازین گوشه محراب من ابروی تو بس
هوش مصنوعی: اگر به مسجد نروم، حضور تو برای من مثل قبله است؛ از این پس، زیبایی چهره‌ات برای من همانند محراب می‌ماند.
عذر خواهان گناهان شبان روزی من
غم روی تو و آشفتگی موی تو بس
هوش مصنوعی: من به خاطر گناهانم عذرخواهی می‌کنم و تنها غم و پریشانی تو را در فکر می‌کنم.
روز محشر که بیارد همه کس دستاویز
من سودا زده را حلقه گیسوی تو بس
هوش مصنوعی: در روز قیامت، وقتی همه افراد به دنبال راه نجات هستند، من تنها به حلقه گیسوی تو که نماد عشق و زیبایی توست، دل خوش کرده‌ام.
حور عین گر نگشاید در فردوس مرا
هوس روی تو و خاک سر کوی تو بس
هوش مصنوعی: اگر حوری بهشتی هم در بهشت به رویم نتابد، آرزوی دیدن روی تو و خاک کوی تو برایم کافی است.
ور شرابش ندهد ساقی رضوان بهشت
سر خوش نرگس جادوی را بوی تو بس
هوش مصنوعی: اگر ساقی بهشت به ما شراب ندهد، بوی تو برای نرگس جادوگر کافی است تا خوش باشد.
باغیانا نروم دیدن باغ نو که شد
دیده را با قدش از سرو لب جوی تو بس
هوش مصنوعی: به باغ جدید نمی‌روم، زیرا که زیبایی موی تو و قامت بلندت برای چشمانم از هر باغی زیباتر است.
نیست حاجت که کشی تیغ به آزار کمال
که به خون ریختنش غمزة جادوی تو بس
هوش مصنوعی: نیازی نیست که با زور و خشونت، کمال را از بقیه بگیری، زیرا تنها با چشمان جادویی‌ات می‌توانی دل‌ها را تسخیر کنی و آن‌ها را به درد بیاوری.