شمارهٔ ۶۰۱
رفت عمر و نشد آن شوخ به ما بار هنوز
می کند جور به باران وفادار هنوز
طرفه کاری که رسید از غم او کار به جان
نکند زاری ما در دل او کار هنوز
دی در اثنای سخن گفت فلانی سگ ماست
هست در گوش من آن لذت گفتار هنوز
من از آن چشم خوش آن روز شدم توبه شکن
که نبود از می و از میکده آثار هنوز
چون توان داشت ازو چشم عنایت چون هست
چشم مرد افکن او بر سر آزار هنوز
زاهدان از پی آن عاشق رفتار خودند
که نیند آگه از آن قامت و رفتار هنوز
گرچه دل در مرض عشق تو از خویش برفت
آرزوی تو نرفت از دل بیمار هنوز
هر کس از بند غمی یافت نجات و کمال
همچنان هست به قید تو گرفتار هنوز
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رفت عمر و نشد آن شوخ به ما بار هنوز
می کند جور به باران وفادار هنوز
هوش مصنوعی: عمر ما گذشت و آن محبوب هنوز هم به ما بیتوجهی میکند. او همچنان وفادار به یاد و خاطر خودش و ناز و بازیهایش است.
طرفه کاری که رسید از غم او کار به جان
نکند زاری ما در دل او کار هنوز
هوش مصنوعی: کار جالبی است که غم او به جان ما اثر نمیگذارد، اما زاری و دلتنگی ما هنوز در دل او تأثیری ندارد.
دی در اثنای سخن گفت فلانی سگ ماست
هست در گوش من آن لذت گفتار هنوز
هوش مصنوعی: دیروز در حین صحبت، شخصی دربارهی موضوعی گفت که گوشم هنوز از لذت آن گفتگو پر است.
من از آن چشم خوش آن روز شدم توبه شکن
که نبود از می و از میکده آثار هنوز
هوش مصنوعی: من از آن چشمان زیبا به گذشته برمیگردم و به خاطر آن روزی که توبهام را شکستم، حسرت میخورم؛ وقتی که هنوز نشانی از شراب و میخانه وجود نداشت.
چون توان داشت ازو چشم عنایت چون هست
چشم مرد افکن او بر سر آزار هنوز
هوش مصنوعی: زمانی که کسی قدرت یا ظرفیت داشته باشد که به او نگاه محبت آمیز بیندازد، یعنی هنوز هم میتواند بر او تسلط داشته باشد و او را تحت فشار و آزار قرار دهد.
زاهدان از پی آن عاشق رفتار خودند
که نیند آگه از آن قامت و رفتار هنوز
هوش مصنوعی: زاهدان به دنبال آن عاشق رفتار میکنند، چون هنوز از قامت و رفتار او آگاه نیستند.
گرچه دل در مرض عشق تو از خویش برفت
آرزوی تو نرفت از دل بیمار هنوز
هوش مصنوعی: اگرچه دل من به خاطر عشق تو بیمار شده و از دست رفته است، اما آرزوی تو هنوز از دل و جانم نرفته و باقی مانده است.
هر کس از بند غمی یافت نجات و کمال
همچنان هست به قید تو گرفتار هنوز
هوش مصنوعی: هر کسی که از مشکلات و غم و اندوه رهایی پیدا کرده و به کمال رسیده، هنوز هم در دام تو گرفتار است.