شمارهٔ ۵۹۴
آرزو برده ام که چشم تو باز
کشدم گه به عشره گاه به ناز
ما خریدیم اگر فروشد دوست
نیم نازی بصد هزار نیاز
گر کشی خوان وصل لب بگشای
که نخست از نمک کنند آغاز
سر ما زیر پا فکن جان نیز
هرچه گفتیم بر زمین انداز
گفتم از زلفت از چه دورم؟ گفت:
زان که رفتی به فکر دور و دراز
در شکر ریز فکر خویش کمال
قند هر یک سخن مکرر ساز
تا بیابد به چاشنی گیری
شکر از مصر و سعدی از شیراز
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آرزو برده ام که چشم تو باز
کشدم گه به عشره گاه به ناز
هوش مصنوعی: من آرزو میکنم که چشم تو را باز کنم تا در جمع دوستان و عشقورزان با ناز و لطافت حضور داشته باشی.
ما خریدیم اگر فروشد دوست
نیم نازی بصد هزار نیاز
هوش مصنوعی: اگر دوست ما را بفروشد، ما هم او را به قیمت بسیار بالایی خریدهایم و نیازی به هیچ چیز دیگر نداریم.
گر کشی خوان وصل لب بگشای
که نخست از نمک کنند آغاز
هوش مصنوعی: بیا و در آغوش وصال عشق را باز کن، زیرا که آغاز این عشق از لطافت و شیرینی است.
سر ما زیر پا فکن جان نیز
هرچه گفتیم بر زمین انداز
هوش مصنوعی: هر چه که گفتیم و خواستیم، فراموش کن و ما را نادیده بگیر، حتی اگر این کار به معنای نادیده گرفتن زندگیام باشد.
گفتم از زلفت از چه دورم؟ گفت:
زان که رفتی به فکر دور و دراز
هوش مصنوعی: گفتم چرا از موهایت دورم؟ پاسخ داد: چون در فکر و خیالات دور و دراز هستی.
در شکر ریز فکر خویش کمال
قند هر یک سخن مکرر ساز
هوش مصنوعی: در شیرینی افکار خود، ویژگیهای خوب هر سخن را بارها تکرار کن.
تا بیابد به چاشنی گیری
شکر از مصر و سعدی از شیراز
هوش مصنوعی: در پی این است که از مصر شکر بیاورد و سعدی نیز از شیراز بهرهمند شود.
حاشیه ها
1399/03/15 13:06
رضا صدر
در چند جا وزن درست نیست، که احتمالا اشتباه ضبط یا چاپ است. آن اشتباهات از این قرارند (هر جا توانستم شکل درست احتمالی را هم ذکر میکنم):
گره کشی خوان وصل لب بگشای
(شاید: گر کشی خوان وصل، لب بگشای)
هرچه گفتیم بر زمین انداز باز
(«باز» زیادی است)
رفتی به فکر دور و دراز
(احتمالا: زان که رفتی به فکر دور و دراز)
1399/03/15 13:06
رضا صدر
ببخشید نام فامیل من در بالا اشتباه شد