گنجور

شمارهٔ ۵۷۹

خوش نسیمی است بوی صحبت یار
خوش نعیمی است وصل بی اغیار
وصل جانان خوشست همواره
گر نبودی رقیب ناهموار
ای گل از بهر خاطر بلبل
دامن خود کشید دار ز خار
تو خداوند گاری و مخدوم
ما همه بندگان خدمتکار
از گدایان مستمند غریب
نظر مرحمت دریغ مدار
گفتمش رخ نما ستان جان گفت
رایگان رخ نمی نماید یار
جای آنست کز کمال حقیر
داری از غایت بزرگی عار

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خوش نسیمی است بوی صحبت یار
خوش نعیمی است وصل بی اغیار
هوش مصنوعی: نسیمی دلپذیر است که بوی گفت‌وگو با یار را می‌آورد و وصالی که در آن کسی جز محبوب نیست، خوشایند و شیرین است.
وصل جانان خوشست همواره
گر نبودی رقیب ناهموار
هوش مصنوعی: اتصال به معشوق همیشه خوشایند است، حتی اگر رقیبی در این مسیر وجود داشته باشد که مشکلاتی را ایجاد کند.
ای گل از بهر خاطر بلبل
دامن خود کشید دار ز خار
هوش مصنوعی: ای گل، به خاطر دل‌تنگی بلبل، دامن خود را از خارها دور نگه‌دار.
تو خداوند گاری و مخدوم
ما همه بندگان خدمتکار
هوش مصنوعی: تو سرور و خداوند ما هستی و ما همه بندگان و خدمتگزاران تو هستیم.
از گدایان مستمند غریب
نظر مرحمت دریغ مدار
هوش مصنوعی: به کسانی که در فقر و تنگدستی به سر می‌برند، با مهربانی و لطف نگاه کن و از کمک کردن به آنها دریغ نکن.
گفتمش رخ نما ستان جان گفت
رایگان رخ نمی نماید یار
هوش مصنوعی: به او گفتم که روی خود را نشان بده، او گفت: معشوق به رایگان روی خود را نمی‌نماید.
جای آنست کز کمال حقیر
داری از غایت بزرگی عار
هوش مصنوعی: جای آن است که از کوچک بودن و حقیر بودن خود شرمنده باشی، زیرا به خاطر عظمت و بزرگی که داری، باید به خودت احترام بگذاری.