گنجور

شمارهٔ ۵۶۶

آن ترک مست بین که چها می کند دگر
هرگز وفا نکرد و جفا می کند دگر
چشمش که کافریست چه کافر که عین کفر
آهنگ و عزم کشتن ما می کند دگر
باد صبا بشوق ز دست خیال او
پیراهنی که داشت قبا می کند دگر
زنهار ازین زمانه بیدادگر مرا
کز بار و شهر خویش جدا می کند دگر
مسکین کمال از سر صدق و صفای دل
جائرا فدای عهد و وفا می کند دگر

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن ترک مست بین که چها می کند دگر
هرگز وفا نکرد و جفا می کند دگر
هوش مصنوعی: آن جوان زیبا و مغرور چگونه رفتار می‌کند، او هرگز به وعده‌های خود وفا نکرد و به دیگران آسیب می‌زند.
چشمش که کافریست چه کافر که عین کفر
آهنگ و عزم کشتن ما می کند دگر
هوش مصنوعی: چشم آن فرد که در کفر است، چه تفاوتی می‌کند با یک کافر واقعی؟ او با نیت و اراده‌ای قوی به دنبال از بین بردن ماست.
باد صبا بشوق ز دست خیال او
پیراهنی که داشت قبا می کند دگر
هوش مصنوعی: باد صبا با شوق، به یاد او، پیراهنی که داشت را به قبا تبدیل می‌کند.
زنهار ازین زمانه بیدادگر مرا
کز بار و شهر خویش جدا می کند دگر
هوش مصنوعی: مراقب این دنیای بی‌رحم باش که مرا از خانه و سرزمینم جدا می‌کند.
مسکین کمال از سر صدق و صفای دل
جائرا فدای عهد و وفا می کند دگر
هوش مصنوعی: بیچاره کسی که با صداقت و پاکی دل، آماده است وفای به عهد خود را قربانی کند.