گنجور

شمارهٔ ۵۶۴

بار هر دم ز من خسته چرا می رنجد
بی گنه می کشد و باز ز ما می رنجد
گفتم آن غمزه چها می کند آمد در جنگ
بتگریدش که ز عاشق بچها می رنجد
دم زدن نیست مجالم به هوا داری او
که دل نازکش از باد هوا می رنجد
من همان به که ازین غم نکنم ناله و آه
که چو برگ گل از آسیب صبا می رنجد
گر رقیبی بمن آرد خبرش گیرد خشم
از سگی آهوی مشکین به خطا می رنجد
گر از آن غمزه به هر یک نرسه نیر جدا
دل غمدیده جدا دیده جدا می رنجد
نیست عاشق به یقین آن دل به هو کمال
که ز معشوق ستمگر به جفا می رنجد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بار هر دم ز من خسته چرا می رنجد
بی گنه می کشد و باز ز ما می رنجد
هوش مصنوعی: چرا هر لحظه از من دلگیر است؟ او بی‌دلیل مرا می‌آزارد و دوباره از من ناراحت می‌شود.
گفتم آن غمزه چها می کند آمد در جنگ
بتگریدش که ز عاشق بچها می رنجد
هوش مصنوعی: گفتم آن دختر دلربا چه می‌کند؛ وقتی در جنگ داری او را می‌نگری، باید از عاشقان فاصله بگیرد.
دم زدن نیست مجالم به هوا داری او
که دل نازکش از باد هوا می رنجد
هوش مصنوعی: به من وقت نمی‌دهند که درباره عشقش صحبت کنم، زیرا دل حساس و نازک او حتی از کوچک‌ترین تغییرات و ناملایمات آزار می‌بیند.
من همان به که ازین غم نکنم ناله و آه
که چو برگ گل از آسیب صبا می رنجد
هوش مصنوعی: بهتر است که از این درد و رنج شکایت نکنم، زیرا مانند برگ گلی هستم که به راحتی از لطافت نسیم آزرده می‌شود.
گر رقیبی بمن آرد خبرش گیرد خشم
از سگی آهوی مشکین به خطا می رنجد
هوش مصنوعی: اگر رقیبی خبری درباره من به تو بدهد، از سگی که به اشتباه آهو را می‌آزارد، خشمگین می‌شوی.
گر از آن غمزه به هر یک نرسه نیر جدا
دل غمدیده جدا دیده جدا می رنجد
هوش مصنوعی: اگر آن نگاه دلربا به هیچ‌کس نرسد، دل غمگین و دیده‌هایش جدا از هم می‌رنجند.
نیست عاشق به یقین آن دل به هو کمال
که ز معشوق ستمگر به جفا می رنجد
هوش مصنوعی: عاشق واقعی کسی نیست که به خاطر درد و رنجی که از محبوب ظالمش می‌کشد، دلش به درد آید و از او ناامید شود.