گنجور

شمارهٔ ۵۶۰

بار در زیر لب چو خنده کند
هر که را کشت باز زنده کند
چشم و خالش چو کشتنی طلبند
او اشارت بسوی بنده کند
غمزه ها را کشنده آن دل ساخت
سنگ بس تیغ را برنده کند
اشک افسرده را که گلگون است
به زدن آه من دونده کند
دل در آن کو زبهر دیدارست
به بهشتی کجا بسنده کند
انفعالی که از رخت گل داشت
غنچه بیرون شدن به خنده کند
تا گدای کمین تست کمال
پادشاهی بزیر ژنده کند

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بار در زیر لب چو خنده کند
هر که را کشت باز زنده کند
هوش مصنوعی: هر کسی که زیر لب بخندد، بار سنگین غم را برایش آسان می‌کند و بار دیگر زندگی را به او برمی‌گرداند.
چشم و خالش چو کشتنی طلبند
او اشارت بسوی بنده کند
هوش مصنوعی: چشم و چهره‌اش به گونه‌ای است که مرا به کشتن می‌طلبد و او با اشاره‌ای به سمت من می‌آید.
غمزه ها را کشنده آن دل ساخت
سنگ بس تیغ را برنده کند
هوش مصنوعی: غمزه‌های عاطفی و پنهان می‌توانند دل را به شدت تحت تأثیر قرار دهند و گاهی سختی‌ها و دردها را به‌گونه‌ای تسهیل کنند که گویی روح و دل را با قدرت بیشتری تقویت می‌کنند، حتی قوی‌ترین سلاح‌ها هم در برابر آن ناتوانند.
اشک افسرده را که گلگون است
به زدن آه من دونده کند
هوش مصنوعی: اشک‌های غمگین و سرخ من وقتی که آه می‌زنم، به حرکت درمی‌آید.
دل در آن کو زبهر دیدارست
به بهشتی کجا بسنده کند
هوش مصنوعی: دل به جایی می‌رسد که در آن، عشق و دیدار معشوق وجود دارد و چنین دلی هرگز قانع به چیزهای ساده و معمولی نخواهد شد.
انفعالی که از رخت گل داشت
غنچه بیرون شدن به خنده کند
هوش مصنوعی: انفعال ناشی از زیبایی تو باعث می‌شود که غنچه بخواهد با شادی شکوفا شود.
تا گدای کمین تست کمال
پادشاهی بزیر ژنده کند
هوش مصنوعی: بازی را به کنایه بیان می‌کند که حتی فقیرترین افراد (گدایان) نیز می‌توانند با نیرنگ و ترفند قدرت و مقام بالایی پیدا کنند و شاهان را در شرایطی زیر سؤال ببرند یا به چالش کشند. این بیانگر این است که وضعیت ظاهری افراد لزوماً نشان‌دهنده توانایی یا قدرت آن‌ها نیست.