گنجور

شمارهٔ ۵۵۵

هیچ آن دهان شیرین کس را عیان نباشد
تو کوزه نباتی زانت دهان نباشد
گیرم که سازم از نوه همچون قلم زبانی
نام لب تو بردن حد زبان نباشد
بر لوح چهره اشکم خطها کشد به سرخی
زینسان محرر آنرا خط روان نباشد
سوزم به آه سینه جانهای دردمندان
تا بر در تو جز من کس جان فشان نباشد
دل ز آن میان نیابد هرگز نشان بجستن
بر تن منبران را از مو نشان نباشد
از آه من به بستان دور از تو بر درختان
مرغی نگشته بریان در آشیان نباشد
نتوان کمال بستن طرف از میان خوبان
جان و سری که داری تا در میان نباشد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هیچ آن دهان شیرین کس را عیان نباشد
تو کوزه نباتی زانت دهان نباشد
هوش مصنوعی: هیچ کس نمی‌تواند به راحتی طعم شیرین و دلنشین یک دهان را درک کند، مگر اینکه از کوزه‌ای که پر از نبات است، بخورد.
گیرم که سازم از نوه همچون قلم زبانی
نام لب تو بردن حد زبان نباشد
هوش مصنوعی: اگر بخواهم از نی‌انگشتان خود مانند قلمی برای بیان عشق و زیبایی لب‌های تو استفاده کنم، باز هم نمی‌توانم تمام احساسات خود را به درستی بیان کنم.
بر لوح چهره اشکم خطها کشد به سرخی
زینسان محرر آنرا خط روان نباشد
هوش مصنوعی: بر چهره‌ام اشک‌ها می‌ریزد و ردهایی به رنگ سرخ باقی می‌گذارد، مانند اینکه نویسنده‌ای آن را به نرمی و با قلمی روان بنویسد، اما این خطی در کار نیست.
سوزم به آه سینه جانهای دردمندان
تا بر در تو جز من کس جان فشان نباشد
هوش مصنوعی: من با تمام وجودم در آتش درد و رنج دیگران می‌سوزم تا در برابر تو، جز من هیچ کس دیگری جان ندهد.
دل ز آن میان نیابد هرگز نشان بجستن
بر تن منبران را از مو نشان نباشد
هوش مصنوعی: دل نمی‌تواند نشانه‌ای از آن احساسات را پیدا کند، مانند اینکه نمی‌توان به سادگی بر روی پوست موی انسان نشانه‌ای پیدا کرد.
از آه من به بستان دور از تو بر درختان
مرغی نگشته بریان در آشیان نباشد
هوش مصنوعی: از غم و اندوه من، در باغی که از تو دور است، پرنده‌ای بر درختان نشسته که در آشیانه‌اش نیست و نمی‌تواند آزادانه پرواز کند.
نتوان کمال بستن طرف از میان خوبان
جان و سری که داری تا در میان نباشد
هوش مصنوعی: تنها با داشتن زیبایی و مقام نمی‌توان به کمال رسید، بلکه باید در میان خوبان و با آگاهی از رازها و مسائل عمیق زندگی قرار داشت.