شمارهٔ ۵۳۲
نور چشمی بر صاحبنظری میآید
پیش یعقوب ز یوسف خبری میآید
کره شیریندهن ما خبر یار عزیز
که ز مصر دگر اینک شکری میآید
هر یکی را ز طرب پای فرو رفت به گنج
که به دست من مفلس گهری میآید
مینشیند ز حد در دل من پیکانی
او هر خدنگی که از او بر جگری میآید
باد هر گرد که میآرد از آن خاک قدم
چشم دارید که کحل بصری میآید
چون ستاره به درآیید به استقبالش
کز ره دور می از سفری میآید
گر رود جان تو از پیش میندیش کمال
میرود جان و ز جان دوستری میآید
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نور چشمی بر صاحبنظری میآید
پیش یعقوب ز یوسف خبری میآید
هوش مصنوعی: نور چشمی، یعنی کسی که بسیار برایش عزیز و مهم است، با خبر خوشی از یک نفر با استعداد و برجسته به یعقوب میرسد. این خبر نشاندهنده امید و شادی برای یعقوب است.
کره شیریندهن ما خبر یار عزیز
که ز مصر دگر اینک شکری میآید
هوش مصنوعی: شیرینی کره ما خبر از ورود یار عزیز میآورد که از مصر به اینجا آمده است.
هر یکی را ز طرب پای فرو رفت به گنج
که به دست من مفلس گهری میآید
هوش مصنوعی: هر کس به خاطر شادمانی و خوشحالی خود، قدم به گنجی میگذارد که من، به عنوان یک فرد بیچیز، گاهی اوقات به دُرّ و جواهرهایی دستیابی پیدا میکنم.
مینشیند ز حد در دل من پیکانی
او هر خدنگی که از او بر جگری میآید
هوش مصنوعی: او با بازوهایی نیرومند و تیز به قلب من نفوذ میکند، هر تیر و خدنگی که به سمت من پرتاب میشود، از او نشأت میگیرد.
باد هر گرد که میآرد از آن خاک قدم
چشم دارید که کحل بصری میآید
هوش مصنوعی: باد هر چه گرد و خاک بیاورد، نشاندهندهی آن است که حوادث و فراز و نشیبهایی در راه است. منتظر باشید که بینایی و بصیرت به شما میآید و میتوانید حقایق را بهتر ببینید.
چون ستاره به درآیید به استقبالش
کز ره دور می از سفری میآید
هوش مصنوعی: زمانی که ستارهای به آسمان میدرخشد، به استقبال آن میرویم، زیرا از راهی دور به سفر بازگشته است.
گر رود جان تو از پیش میندیش کمال
میرود جان و ز جان دوستری میآید
هوش مصنوعی: اگر جان تو از این دنیا برود، نگران نباش. چون این رفتن به معنای کمال است و بعد از آن، جان دیگری از دوست خواهی یافت.