شمارهٔ ۵۰۴
ما را شب فراق کجا خواب میبرد
صد خواب را ز گریه ما آب میبرد
داروی جان ما ز لبش ساز گو طبیب
زحمت چرا به شربت عناب میبرد
مخمور عشق را به جز آن لب علاج نیست
درد سر خماره می ناب میبرد
سر مینهد به صدق خم ابروی ترا
هر پارسا که سجده به محراب میبرد
پیش رخ از رقیب بپوشان به ذقن
کر باغ میوه دزه به مهتاب میبرد
گر آب دیده سوی نو آرد کمال را
خاشاک پیش گوهر سیراب میبرد
تبریز اگر کند هوس او را ازین مقام
سیلاب اشک راست بر خاب میبرد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما را شب فراق کجا خواب میبرد
صد خواب را ز گریه ما آب میبرد
هوش مصنوعی: در شب جدایی، خواب به چشمان ما نمیآید و اشکهای ما به قدری زیاد است که خواب را از ما میگیرد.
داروی جان ما ز لبش ساز گو طبیب
زحمت چرا به شربت عناب میبرد
هوش مصنوعی: داروی جان ما از لب اوست، پس چرا پزشک زحمت میکشد و شربت عناب درست میکند؟
مخمور عشق را به جز آن لب علاج نیست
درد سر خماره می ناب میبرد
هوش مصنوعی: عشاق فقط با بوسه آن لب میتوانند درد و رنج خود را درمان کنند و سرخوشی ناشی از می ناب آنها را به حالت مستی میبرد.
سر مینهد به صدق خم ابروی ترا
هر پارسا که سجده به محراب میبرد
هوش مصنوعی: هر عابدی که به درگاه خداوند سجده میکند، در حقیقت سرش را به صداقت و عشق به زیباییهای تو، یعنی خم ابروی تو، میساید.
پیش رخ از رقیب بپوشان به ذقن
کر باغ میوه دزه به مهتاب میبرد
هوش مصنوعی: برای اینکه از حسادت دیگران در امان باشی، باید زیباییها و خوشیهایت را پنهان کنی، همانطور که در شبهای روشن ماه، میوههای باغ به آرامی برداشت میشوند.
گر آب دیده سوی نو آرد کمال را
خاشاک پیش گوهر سیراب میبرد
هوش مصنوعی: اگر اشک و احساسات به سوی کمال بیفتد، همچون خاشاکی که در برابر گوهر میماند، میتواند باران زحمت و تلاش را به دوش بکشد و به ثمر برساند.
تبریز اگر کند هوس او را ازین مقام
سیلاب اشک راست بر خاب میبرد
هوش مصنوعی: اگر تبریز او را به خود جذب کند و از این موقعیت دور کند، سیلاب اشک او را از خواب میبرد.
حاشیه ها
1397/11/12 14:02
قاسم
سلام چرا شعرهای فروغ رو پاک کردید؟؟؟؟