گنجور

شمارهٔ ۵۰۱

مائیم دل و دین به تو در باخته ای چند
دور از در تو خانه برانداختهای چند
ای دانه دز فیمت خود دان و میامیز
با مشت کی قدر نو نشناخته ای چند
در آتش و آبند گروهی ز تو چون شمع
تا چند جفا بر تن بگداختهای چند
جان بر تو شانیده روان نقد روان نیز
گنجینه معنی به نو درباخته ای چند
گفتی که کمال اهل محبت چه کسانند
جان سوخته و با غم تو ساخته ای چند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مائیم دل و دین به تو در باخته ای چند
دور از در تو خانه برانداختهای چند
هوش مصنوعی: ما دل و ایمان‌مان را به تو سپرده‌ایم و به خاطر تو، مدت‌هاست که از خانه و کاشانه‌مان دور افتاده‌ایم.
ای دانه دز فیمت خود دان و میامیز
با مشت کی قدر نو نشناخته ای چند
هوش مصنوعی: ای دانه، ارزش و جایگاه خود را بشناس و خود را با کس یا چیزی که نمی‌داند چقدر ارزش داری، مقایسه نکن.
در آتش و آبند گروهی ز تو چون شمع
تا چند جفا بر تن بگداختهای چند
هوش مصنوعی: در آتش و آب، عده‌ای مانند شمع به خاطر تو در حال ذوب شدن هستند، تا چه زمانی قرار است به آن‌ها ستم کنی و آن‌ها را بسوزانی؟
جان بر تو شانیده روان نقد روان نیز
گنجینه معنی به نو درباخته ای چند
هوش مصنوعی: روح من به خاطر تو شاداب و زنده است و زندگی‌ام را به خاطر تو فدای عشق کرده‌ام. پس ارزش معنایی زندگی نیز در این عشق جدیدی که به تو دارم، نهفته است.
گفتی که کمال اهل محبت چه کسانند
جان سوخته و با غم تو ساخته ای چند
هوش مصنوعی: گفتی که کسانی که به محبت واقعی دست یافته‌اند چه ویژگی‌هایی دارند. آیا افرادی هستند که جانشان سوخته و با غم تو سازگار شده‌اند؟