گنجور

شمارهٔ ۴۹۵

گل را به دور روی تو کس بو نمی‌کند
بلبل به بوستان سخن او نمی‌کند
تا دیده باز یافت خیال قدت در آب
دل جست‌وجوی سرو لب جو نمی‌کند
شیرین‌لبی که دید دهان چو قند تو
وصف دهان خود سر یک مو نمی‌کند
با عاشقان، رقیب، دل‌ نازک تو را
بد می‌کند همیشه و نیکو نمی‌کند
انکار زردی رخ ما رسم یار نیست
این کار جز رقیبِ سیه‌رو نمی‌کند
کار طلب ز پیش به سر باختن برند
سالک چرا قبای خود از گو نمی‌کند
دایم حدیث روی نکو می‌کند کمال
اندیشه از حکایت بدگو نمی‌کند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گل را به دور روی تو کس بو نمی‌کند
بلبل به بوستان سخن او نمی‌کند
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند بوی گل را به دور چهره‌ات برساند و بلبل هم در باغ به خاطر تو صحبت نمی‌کند.
تا دیده باز یافت خیال قدت در آب
دل جست‌وجوی سرو لب جو نمی‌کند
هوش مصنوعی: وقتی چشمانم را گشودم، تصویر زیبایی تو را در آب دیدم و دلم دیگر به دنبال لبی است که شبیه سرو باشد، نمی‌گردد.
شیرین‌لبی که دید دهان چو قند تو
وصف دهان خود سر یک مو نمی‌کند
هوش مصنوعی: شیرین‌زبانى که دهانش مانند قند است، به هیچ‌وجه نمی‌تواند زیبایى دهان خود را توصیف کند.
با عاشقان، رقیب، دل‌ نازک تو را
بد می‌کند همیشه و نیکو نمی‌کند
هوش مصنوعی: عاشقان همیشه با دل حساس تو بدرفتاری می‌کنند و هرگز خوب رفتار نخواهند کرد.
انکار زردی رخ ما رسم یار نیست
این کار جز رقیبِ سیه‌رو نمی‌کند
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد رنگ زرد رخسار ما را انکار کند، این کار عادی نیست و تنها رقبای بدچهره چنین چیزی را انجام می‌دهند.
کار طلب ز پیش به سر باختن برند
سالک چرا قبای خود از گو نمی‌کند
هوش مصنوعی: کسی که در جستجوی حقیقت است، چرا با رفتار خود به دیگران نشان نمی‌دهد که از چه چیزهایی دست کشیده و به کجا می‌خواهد برود؟
دایم حدیث روی نکو می‌کند کمال
اندیشه از حکایت بدگو نمی‌کند
هوش مصنوعی: همواره از زیبایی‌های چهره صحبت می‌کند و به خوبی‌های آن می‌پردازد، اما هرگز از داستان‌های بد و زشت چیزی نمی‌گوید.