گنجور

شمارهٔ ۴۰

طبیب شهر چه نقدی میدهد ما را
که کس نیافت به حکمت علاج سودا را
ز خاک پات گرم شتر به تیغ بردارند
نهم مرو ننهم از سر این تمنا را
سهی قدان بهشت ار به سرو ما برسند
چو سایه در قدم او کشند بالا را
ملامتم چه کنی کز ازل نگاشته اند
بنام اهل نظر نقش روی زیبا را
بسی به وصف دهانت کمال موی شکافت
نیافت یک سر مو نقش این معما را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

طبیب شهر چه نقدی میدهد ما را
که کس نیافت به حکمت علاج سودا را
هوش مصنوعی: طبیب شهر چه دارویی برای ما می‌سازد که هیچ‌کس نتوانسته است با دانایی خود بیماری عشق را درمان کند؟
ز خاک پات گرم شتر به تیغ بردارند
نهم مرو ننهم از سر این تمنا را
هوش مصنوعی: از خاک پایت، شتران را با تیغ گردن می‌زنند، اما من از سر این آرزو دست نمی‌کشم.
سهی قدان بهشت ار به سرو ما برسند
چو سایه در قدم او کشند بالا را
هوش مصنوعی: اگر بهشت هم به قد و قامت زیبا برسر سروی ورود کند، سایه‌اش بر زمین خواهد افتاد و آنچه بالا است، در زیر قدم او قرار می‌گیرد.
ملامتم چه کنی کز ازل نگاشته اند
بنام اهل نظر نقش روی زیبا را
هوش مصنوعی: انتقاد تو چه فایده‌ای دارد، چرا که از آغاز آفرینش به نام اهل بصیرت، زیبایی چهره را نوشته‌اند و سرنوشت آن مشخص است.
بسی به وصف دهانت کمال موی شکافت
نیافت یک سر مو نقش این معما را
هوش مصنوعی: بسیاری تلاش کرده‌اند تا زیبایی و ویژگی‌های دهان تو را توصیف کنند، اما هیچ‌کدام نتوانسته‌اند به اندازه‌ی یک تار موی تو به عمق این معما پی ببرند.