گنجور

شمارهٔ ۳

از تو یک ساعت جدایی خوش نمی آید مرا
با دگر کس آشنایی خوش نمی آید مرا
گویی ام رو زین در وسلطان وقت و خویش باش
بعد سلطانی گدایی خوش نمی آید مرا
چاکرانت را نمی گویم که خاک آن درم
با بزرگان خود ستایی خوش نمی آید مرا
گفتمش در آب عارض عکس جان با ما نمای
گفت هر دم خود نمایی خوش نمی آید مرا
از لب لعلت نپرهیزم بدور آن دو چشم
پیش مستان پارسایی خوش نمی آید مرا
منکر زهدم برویت تا نظر باز آمدم
پاکبازم من دغایی خوش نمی آید مرا
صوفیان گویند چون ما خیز و در رقص آ کمال
حالت و وجد ریایی خوش نمی آید مرا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید جابر موسوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از تو یک ساعت جدایی خوش نمی آید مرا
با دگر کس آشنایی خوش نمی آید مرا
هوش مصنوعی: دوست ندارم حتی یک ساعت جدا از تو باشم و هیچ تمایلی به آشنایی با کسی دیگر ندارم.
گویی ام رو زین در وسلطان وقت و خویش باش
بعد سلطانی گدایی خوش نمی آید مرا
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که من در این دنیا، به عنوان کسی که در سایه قدرت و مقام قرار دارد، به خوبی میان خود و خویشاوندانم زندگی می‌کنم. اما بعد از این که به مقام سلطنت برسیم، زندگی به عنوان یک گدا برایم خوشایند نخواهد بود.
چاکرانت را نمی گویم که خاک آن درم
با بزرگان خود ستایی خوش نمی آید مرا
هوش مصنوعی: من به خدمتگزاران تو نمی‌گویم که به خاطر بزرگان، خاک پای تو را ستایش نکنند، زیرا این کار برای من خوشایند نیست.
گفتمش در آب عارض عکس جان با ما نمای
گفت هر دم خود نمایی خوش نمی آید مرا
هوش مصنوعی: به او گفتم که در آب، تصویر چهره‌ات را به ما نشان بده، اما او پاسخ داد که هر لحظه خود را نشان می‌دهد و این برای من خوشایند نیست.
از لب لعلت نپرهیزم بدور آن دو چشم
پیش مستان پارسایی خوش نمی آید مرا
هوش مصنوعی: من از لب شیرین تو دوری نمی‌جستم، زیرا وجود آن دو چشم جذاب در کنار مستان، هیچ طراوت و خوبی برایم به ارمغان نمی‌آورد.
منکر زهدم برویت تا نظر باز آمدم
پاکبازم من دغایی خوش نمی آید مرا
هوش مصنوعی: هر گونه ناپاکی و خشم را از چهره‌ات دور کن تا دوباره بتوانم تو را با چشم دل ببینم و من هم از زشتی و گناه پاک شوم. من در این حالتی که هستم، نمی‌توانم به زیبایی‌ها و خوبی‌ها توجهی داشته باشم.
صوفیان گویند چون ما خیز و در رقص آ کمال
حالت و وجد ریایی خوش نمی آید مرا
هوش مصنوعی: صوفی‌ها می‌گویند وقتی که ما به شوق و وجد می‌رقصیم، حالت کمالی است. اما من از این رفتار پرهیز می‌کنم زیرا برایم خوشایند نیست.

حاشیه ها

1397/10/07 23:01
مهران

چاکرانت را نمی گویم که خاک آن درم
با بزرگان خودستایی خوش نمی آید مرا